مقدمه
برای سالها، سهم ایران از بازار جهانی انرژی، عمدتاً به فروش نفت و گاز محدود بوده است. با این حال، کمتر توجه شده که کشور ما، در نتیجهی سالها تحریم و اتکا به ظرفیتهایداخلی، به سطحی از توانمندی در مهندسی رسیده است که میتوان از آن به عنوان یک سرمایهی ملی یاد کرد.
تجربهی خوداتکایی در سایهی محدودیتها
شرایط ویژهی اقتصادی و بینالمللی باعث شد که ایران،ناخواسته ولی مصمم، به مسیر توانمندسازی درونزا در عرصهی مهندسی گام بگذارد. بسیاری از پروژههای بزرگ در حوزهی نفت، گاز و پتروشیمی، از طراحی مفهومی تا راهاندازی،با اتکای به توان داخلی به انجام رسیده است.
مهندسان ایرانی، در عرصههای گوناگون از جمله طراحیفرآیند، سازههای صنعتی، تجهیزات مکانیکی و سامانههایکنترل و ابزار دقیق، به دانشی دست یافتهاند که شایستهیارائه در سطح منطقه و فراتر از آن است.
فاصلهی فضای دانشگاهی با واقعیات مهندسی
در این میان، جای تأسف دارد که نظام آموزش عالی کشور هنوز نتوانسته همگام با صنعت حرکت کند. برنامههای درسی،غالباً مبتنی بر تولید مقاله و پژوهشهای نظریاند؛ در حالی که فضای واقعی کار، نیازمند مهندسانی است که با مفاهیممدیریت پروژه، طراحی اجرایی، استانداردهای صنعتی و واقعیتهای میدان آشنا باشند.
در نتیجه، در بسیاری از دانشگاهها، نهتنها تجربههایصنعتی به دانشجویان منتقل نمیشود، بلکه حتی برخیاستادان نیز با مسائل عملی و راهبردی مهندسی بیگانهاند.این شکاف، مانع مهمی در مسیر صدور دانش فنی کشور است.
ایران، از منظر فنی در جایگاهی بالاتر از کشورهایمنطقه
تجربههای میدانی نگارنده در همکاری با مهندسان کشورهایهمسایه – اعم از روسیه، ترکیه و کشورهای عربی – گواه آناست که سطح دانایی، خلاقیت و تسلط فنی مهندسان ایرانی،در بسیاری از موارد، بالاتر از آنان است.
اما آنچه مانع از تبدیل این مزیت نسبی به یک فرصت اقتصادی واقعی شده، نبود برنامهریزی برای ارائهی خدمات مهندسی به خارج از کشور است.
صدور مهندسی، نیازمند ابزارهای حرفهای
برای آنکه مهندسی ایران بتواند در سطح بینالمللینقشآفرین باشد، صرفاً توان فنی کافی نیست. مهندسان، مدیران پروژه، و حتی کارفرمایان ایرانی باید با اصول تنظیم قراردادهای بینالمللی، مدیریت ریسک، بیمههایفنی و فرهنگ مذاکرات در کشورهای مختلف آشنا شوند.
نخستین گام در این مسیر، آموزش سازمانیافتهی مفاهیمقراردادهای مهندسی، توسعهی مهارتهای مذاکره، و ترویج زبان مشترک حقوقی و فنی در تعاملات بینالمللی است. در اینمیان، سازمانهای دولتی و نهادهای متولی صادرات خدمات فنی و مهندسی، باید نقش فعالتری در ترویج این فرهنگ ایفا کنند.
منابع انسانی؛ قلب تپندهی مهندسی پایدار
در کنار ارتقای فنی، توجه به توسعهی منابع انسانی نیزحیاتی است. شرکتهای مهندسی کشور نباید تنها با رویکردبهرهبرداری از نیروی کار ارزان و ناآگاه عمل کنند. مدیریتشایسته، ارتقای تخصص، حفظ کرامت افراد و ایجاد فضایرشد، لازمهی شکلگیری برند مهندسی ایرانی در مقیاسجهانی است. بیتوجهی به این اصول، نهتنها کیفیت خدمات را پایین میآورد، بلکه تصویر بینالمللی صنعت مهندسیکشور را نیز مخدوش میسازد.
جمعبندی: از صادرات انرژی به صادرات دانایی
ایران، در سالهای اخیر، گامهای بلندی در مسیر خودکفاییمهندسی برداشته است. این توان، نباید تنها در داخل مرزها محدود بماند. امروز که پروژههای متعدد در کشورهای همسو در حال تعریف هستند، زمان آن فرا رسیده که برند «مهندسیایرانی» با حمایت حاکمیتی، به عنوان یکی از اقلام صادراتی کشور، معرفی شود.
ما میتوانیم از فروش نفت و گاز، به مرحلهای برسیم که دانش مهندسی ایرانی، سرمایهی ارزآور و عزتآفرین ما در جهان باشد.