دکتر احمد توکلی نماینده سابق مجلس در خصوص اعتراضات اخیر اظهار کرد: این اشتباه بزرگی است که مسائل ملی را در سطح روابط جناحی تقلیل دهید. اعتراضات مشهد برخلاف آشوب روزهای بعد، کاملا مردمی و نتیجه بیاعتنایی دولت به این انتقادات و اعتراضات بود. اینکه برخی مدعی شدند این اعتراضات را جناح مقابل راه انداخته است، ظلم به اعتراض بحق مردمی است. ضمن اینکه هیچ دلیل روشن و قانعکنندهای نیز برای این ادعا نداشتند. البته طبیعی است که منتقدان سیاسی دولت از اعتراض مردم استقبال کنند.
وی افزود: قانون جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد کسی مرگ بر رئیسجمهور یا شخصیتهای طراز اول بدهد. زمانی که آقای رئیس دولت اصلاحات سال ٧٧ در دانشگاه تهران در سالگرد دوم خرداد سخنرانی داشت، عدهای علیه قوه قضائیه شعار دادند و گفتند مرگ بر یزدی اما ایشان حاضر نشد که برائتجویی کند بلکه صرفا گفت که دوست ندارم از مرگ سخن گفته شود. میخواهم بگویم این مرگبرگفتنهای سیاسی سابقهدار است و البته همان زمان هم غیرقانونی و غیراخلاقی بود.
این نماینده سابق مجلس عنوان کرد: شعار مرگ بر فلان غلط است، علیه هرکسی گفته شود هم اشتباه است. بنده عرض کردم حتی اگر عدهای درخواست استعفا داشته باشند؛ خلاف قانون نکردهاند و ارتباط آشوبهای خیابانی به این درخواست به مزاح شبیه است و شما نمیتوانید از این مطالبه شروع اعتراضات خیابانی را نتیجه بگیرید. یا اینکه گفتهاند صحبتهای آقای علمالهدی باعث شده مردم تحریک شوند، اینهم کاملا اشتباه است. آقای علمالهدی گفتهاند مردم مشکلات اقتصادی پیدا کردهاند و گرفتاری مالی دارند یا اینکه گفتند به داد مردم مالباخته برسید؛ از کجای این صحبت استفاده میشود که ایشان از گفتن مرگ بر فلان حمایت کرده است؟ از کجای این حرف استنباط میشود که شروع اعتراضات با تحریک ایشان باشد؟ با چنین ادعایی، دیگر هیچکس نباید انتقاد کند.
توکلی گفت: ترامپ را که بهصراحت آمده و حمایت کرده است شما تحرکات دشمن تلقی نمیکنید؟ چطور دشمنی آنها را نمیبینید؟ اما دشمنی خارجیها ربطی بهدلیل اولیه اعتراضات ندارد. این دو با هم متفاوت است. اینکه ریشه اعتراضات، داخلی است حرف درستی است. شروع اعتراضات ناشی از عملکرد اقتصادی دولت و بیاعتناییاش به پاسخگویی است، اما طبیعی است که این قبیل تحریکات بهسرعت بستر دشمنی دشمن را فراهم میکند، دشمن بر آن مسلط میشود و سوءاستفاده میکند. برای همین است که جنس اعتراضات مشهد آنهم ساعات اولیهاش با اعتراض روزهای بعد کاملا متفاوت است.
وی افزود: اولا بخشی از مشکلات گذشته نیز در این دولت تلنبار شده و بهمرور برای مردم محسوس شده است. دوم اینکه حجم مشکلات از نرخ تورم و برخی دیگر از شاخصهای اقتصادی نیز فراتر رفت و به شاخصهای سیاسی و اجتماعی رسید. شما اثر حقوقهای نجومی بر عصبانیت مردم را دست کم نگیرید. شما نمیتوانید بیاعتنایی دولت به مشکلات مردم را بیاثر بدانید. دولت حتی حاضر نیست با مردم درباره مشکلاتشان حرف بزند. همین ماجرای مالباختگان را ببینید. من خودم بین تجمع آنها در خیابان رفتم. با آنها صحبت کردم. مدام با من تماس داشتند. به بانک مرکزی فشار آوردم که به آنها وقت دهید، به نفع مردم است. نامه نوشتم و بیانیه منتشر کردم. مردم عصبانی بودند.
نماینده سابق مجلس بیان کرد: مردم از بیاعتنایی مسئولان ناراضی بودند و حق هم داشتند. مردم رفتند جلوی ساختمان مجلس، ریاستجمهوری و قوه قضائیه و مسئولان را مخاطب قرار دادند؛ اما مسئولان دولتی نرفتند سراغشان که مشکل شما چیست؟ ضمن اینکه حرفهایی زدند که تازه نمک روی زخمشان بود. مقایسه نرخ تورم این دولت و دولت گذشته تصویر درستی از اغتشاشات ارائه نمیدهد و سادهسازی ماجراست. الان قدرت دست دولت است. دولت فعلی، هم به جهت سیاستگذاری مقصر است و هم در بیاعتنایی به خواست مردم و عصبانیت آنها سهم دارد.
توکلی بیان کرد: به نظر شما مردم مشکل معیشتی ندارند؟ ممکن است دولت در برخی موارد توضیح موجه داشته باشد. مردم حق دارند بگویند و دولت هم حق دارد بیاید توضیح بدهد. من درباره تورم توضیح دادم. تحلیل آقای عبدی و مثال آب جوش به نظرم اشتباه است. اگر یک هالتریست بخواهد رکورد بزند، ابتدا از اوزان کم شروع میکند و کمکم بالاتر میبرد، ولی یکباره آن را زمین میگذارد. آستانه تحمل مردم هم یکباره تمام میشود. مردم به دنبال تورم طولانی از سال ٨٦، ٨٧ ،٨٨ به این سو توان مالیشان کم و کمتر شده است و حالا دیگر آب ٣٥ درجه هم میسوزاندشان.
وی عنوان کرد: در بودجه هم این دولت مثل بقیه دولتها عمل میکند. بودجه ناشفاف میدهد. آنجا که خرج میشود، مشخص نیست کجا خرج میشود. من نمیگویم میخورند، ولی حیفومیل میشود و بیشتر آن هدر میرود. شما میگویید پنج درصد، سؤال این است که آیا آقای روحانی نمیدانست که پنج درصد اقتصاد بیشتر در دستش نیست و نامزد شد؟ اگر میدانست، مسئول است که با همان پنج درصد کار انجام دهد. اگر نمیدانست که یک مصیبت دیگر است. اگر میدانست و وعده داد یک مصیبت است، اگر نمیدانست و وعده داد، باز یک مصیبت مضاعف است.