گروه اقتصادی خبرگزاری «نسیم» - ابهامات درباره طرح نکاشت هنوز ادامه دارد. منتقدان اجرای طرح نکاشت معتقدند اجرای این طرح زیان های بسیار زیادی را بر اقتصاد کشاورزی ایران و جامعه کشاورزی تحمیل میکند. از سوی دیگر مدافعان طرح نکاشت مانند مدیران عالی رتبه خانه کشاورز و وزارت کشاورزی، بر این باورند که اجرای طرح نکاشت، آنطور که مخالفان میگویند هم نیست و منتقدان در برخی از موارد اغراق میکنند.

در ادامه بررسی تبعات طرح نکاشت خبرنگار نسیم این بار به سراغ دکتر مجتبی پالوج معاون موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصادکشاورزی و توسعه روستایی رفته و از او به عنوان یک مقام دولتی پرسیده تبعات مثبت و منفی اجرای طرح نکاشت چیست؟ دکتر پالوج که از منتقدین اجرای طرح نکاشت  است، آن را بر خلاف اقتصاد مقاومتی، امنیت غذایی و به نوعی فرار از واقعیات کشاورزی امروز می داند. مشروح مصاحبه نسیم با دکتر مجتبی پالوج را بخوانید.

آقای دکتر تعاریف متعددی از نکاشت ارائه میشود.اغلب کارشناسان تعاریفی از نکاشت مطرح میکنند که به نفع جامعه هدف خودشان است. تعریف شما از طرح نکاشت چیست؟

انتظار این است که  تعریف مشخص و دقیق طرح نکاشت را نخبگان پیشنهاددهنده ارایه نمایند. طرح نکاشت، فرار از واقعیت است. اجرای طرح نکاشت در بخش کشاورزی بیشتر به عنوان یک ابزاری برای تنظیم بازار و  در شرایطی که بخواهند بازار را کنترل کنند، در محدود کشورها، برای محدود محصولات و در سطح محدود انجام می شود و جزیی از انواع  سیاست های حمایتی و  در بسته حمایتی از بخش کشاورزی  قرار می گیرد و  تنها یکی از انواع روش های حمایتی  برای کشاورزان  می باشد، دوره و زمان و محصول و دیگر مسایل مرتبط با آن کاملا مشخص است و هبچگاه در سطح یک حوزه به این وسعت سابقه ندارد. با فرض پذیرش این مساله که طرح از جمیع جهات کارشناسی شده و مورد قبول است! جامعه هدف که هزاران بهره بردار می باشند شناسایی نشده اند، طرح کاداستر وجود ندارد ، بهره برداران رسما شناسایی نشدند و .. در حالت عدم شناخت کامل اجرای چنین طرحی جای تامل دارد!  

برخی از کارشناسان معتقدند اجرای نکاشت بر خلاف سیاست های اقتصاد مقاومتی، امنیت غذایی و به ضرر اقتصاد کشور است. نظر شما چیست؟ آیا شما هم با این باور موافقید؟

 طرح نکاشت در تضاد سیاست های اقتصاد مقاومتی و برخلاف امنیت غذایی است و قطعاً به سود اقتصاد کشور چه در بلندمدت و چه در حال حاضر نیست. اقتصاد مقاومتی به دنبال شکوفایی استعداد های مادی و معنوی و منابع غنی و متنوع است و متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان و مردم محوری و متکی به مردم ، درون زا و برون نگر  است. در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی تامین امنیت غذایی و افزایش کمی و کیفی تولید به صراحت ذکر شده است، فلذا  طرح نکاشت با اقتصاد مقاومتی و امنیت غذایی سنخیتی نداشته و چه بسا در تعرض با  سیاست های مذکور است. نکته مهم دیگر اینکه حتی با اصول و راهبردهای آمایش سرزمین نیز در تعارض است در سال 1383 و در زمان دولت اصلاحات آنگاه که آمایش استانی در دستور کار دولت بود این استان اولویت اول آن کشاورزی تعیین گردید حال چگونه و با چه منطقی چنین طرح هایی ارایه می شود موضوعی است که بهتر است طراحان شفاف سازی کنند.

اگر نگاه واقع بین باشد، متوجه خواهیم شد که طرح به ضرر اقتصاد کشور و به ضرر اقتصاد منطقه است؛ ببینید تهران با 16 درصد جمعیت کشور حدود یک چهارم  تولید ناخالص داخلی را تشکیل می دهد اما آذربایجان غربی که قسمت عمده حوزه مدنظر را شامل می شود با 3 درصد جمعیت،  تنها 2 درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل داده و در رتبه 16 قرار دارد. سهم تهران از ارزش افزوده بخش کشاورزی 4.5 درصد و سهم آذربایجان غربی 4.2 درصد است که به ترتیب در رتبه 7 و 8 کشوری هستند. حال شما قضاوت فرمایید که به چه میزان فعالیت مولد در این استان انجام می گیرد و چگونه اقتصاد تحت تاثیر قرار می گیرد. در آذربایجان غربی یک سوم شاغلین در بخش کشاورزی فعال هستند. برای این منطقه در حوزه های دیگر به اندازه طرفیت آن اقدام صورت نگرفته است و در زیر بتاها و زیرساختها  کار نشد. مثلا سهم استان از ارزش افزوده صنعت و معدن کمتر از یک درصد (7/. درصد) رتبه بیستم و در ساختمان 3.1 درصد و در ارزش افزوده خدمات هم 2 درصد است به عبارت دیگر در حد ظرفیت و شایستگی منطقه کار نشد و کشاورزی هم با این طرح دچار خسران خواهد شد فرهنگ تولیدی‏گری از بین خواهد رفت و به راحتی قابل برگشت نیست.

تفاوت طرح نکاشت با اصلاح الگوی کشت چیست؟

 حداقل در منطقه مورد نظر طرح نکاشت و اصلاح الگوی کشت سنخیتی با هم ندارند. الگوی کشت مقوله ای بسیار مهم، پیچیده و چند ساحتی و در عین حال شناخته شده و مؤلفه های بسیار زیادی را شامل می شود، و مورد وثوق همه هست به دلیل اهمیتی که دارد در  قوانین مختلفی به آن توجه  و تاکید شده و آن را مطالبه نموده است.  لیکن به دلیل اینکه ابزار اجرایی آن در حد لازم و کفایت تامین نشده و به دلیل غامض بودن کار و بویژه مسایل اجتماعی اجرا نشده است، در حالیکه  طرح نکاشت مقوله ای مبهم است برای حل مشکل دیگری است که معلوم نیست در حل آن  مشکل  این طرح چقدر موثر است و مشخص نشده است که اجرای طرح  چه تبعاتی را به دنبال دارد.

مدافعان طرح نکاشت معتقدند که اجرای این طرح باعث تنفس زمین و حفظ منابع طبیعی است، در این خصوص چه نظری دارید؟

 «تنفس زمین» و «حفظ منابع طبیعی» ترم های تعریف شده و قابل قبولی هستند .چنین به نظر می رسد که استفاده از این واژه های صحیح برای یک کار ناصحیح سوء برداشت از این واژه ها باشد و مصداق فرمایشات حضرت امیر (ع) در مواجهه با خوارج که می گفتند لا حکم الا لله و آن را می فرمودن کلمه احق یراد بها‏الباطل. برای تنفس زمین از گذشته های دور تاکنون بحث آیش مطرح بوده و برای منابع طبیعی هم تعریفی مشخصی است که استفاده از واژهای مذکور این عرصه ها ارتباط حداقلی با آن مقوله پیدا می کنند. با این ادله طراحان اساسا برای حفظ منابع طبیعی یا توسعه  آن  در همه حوزه ها می توانند چنین پیشنهادی بدهند! 

میزان مصرف آب کشاورزی از دید شما همان 92 درصد اعلام شده است؟

این رقم یک برآورد کارشناسی با خطای بسیار بالاست و از این منظر به هیچ وجه قابل اتکا و اعتماد نیست و متأسفانه در تمامی سطوح تصمیم گیری این رقم نادرست ملاک قرار می گیرد. آمار نیاز به بازنگری جدی و راست آزمایی دارد. در حال حاضر چنین محاسبه می شود که میزان بارندگی حدود 413 میلیارد مترمکعب است 130 میلیارد مترمکعب تجدید پذیر است 93 میلیارد استحصال می شود و سهم شرب و صنعت و کشاورزی را اعلام می کنند، سوال این است که شرب و  صنعت  بر چه مبنا و با چه  اندازه گیری می شود مگر نه این که کنتور کنار دروازه منازل و بنگاه صنعتی نصب است و اندازه گیری بر این اساس است برای کشاورزی هم باید تحویل براساس حجم سر مزرعه  و تحویل به کشاورز باشد، آلان گفته می شود بیشترین مصرف آب، آب زیرزمینی به وسیله چاهها است، حدود 765 هزار چاه در کشور وجود دارد سئوال این است که چه تعداد از این چاهها کنتور دارند، وقتی در بهترین شرایط این رقم به 5 درصد نمی رسد چگونه عنوان می شود  که آب کشاورزی به این میزان مصرف می شود. وضعیت آمار در آب های سطحی به مراتب دارای خطای بیشتری است. اینکه  آب در چه حجمی و در چه زمانی به کشاورز تحویل می شود ملاک و مبنایی ندارد الا برآورد کارشناسی که به دلیل ماهیت آن دارای خطا و انحراف زیادی است.، این آمارها  مسایل بسیار جدی  و مشکلات زیادی دارند و آمار ذکر شده قابل قبول نمی باشد.

استفاده از آبیاری تحت فشار چه تاثیری بر صرفه جویی در مصرف آب خواهد داشت؟

 بدون تردید تکنولوژی نقش مؤثری در صرفه جویی آب دارد که از جمله آن شیوه های آبیاری است اما واقعیت قضیه این است که سهم پرت آب  بیشتر در شبکه 1 و 2 است  و مقدار  پرت در این شبکه ها حدود 2 برابر شبکه 3 و 4 است که تولیت آنها نیز مشخص است. از طرفی در یک نگاه محیط زیستی باید گفت پرت در مزرعه و پرت در حوزه دو مقوله متفاوت است، در شیوه آبیاری سنتی به هر میزان که پرت زیاد باشد به همان نسبت آب در حوزه بیشتر نفوذ می کند و به سفره بر می گردد، البته تبخیر هم می شود به میزان محدودی ولیکن آب در شیوه آبیاری سنتی بیشتر به سفره نفوذ می کند. شیوه آبیاری مدرن، شیوه مناسبی ارزیابی شده و صرفه جویی در مقیاس مزرعه را به همراه دارد و راندمان  آب را به میزان قابل ملاحظه ای افزایش می دهد.

برخی کارشناسان معتقدند که طرح نکاشت تبعات سیاسی- امنیتی دارد، آیا شما هم موافقید؟ استدلال شما چیست؟

بالاخره شما با جمعیت زیادی مواجه هستید، جمعیتی که 28 شهرستان را شامل می شود، جمعیت گستردع ای است. شما با بنگاههای محدودی مواجه نیستید، مسایل اجتماعی، خود کشاورزان و مرتبطین با آنها جمعیت قابل توجهی را تشکیل می دهند. تبعات سیاسی امنیتی این کار چه بسا طولانی مدت  و ریشه دار بوده و مناسبات اجتماعی شکل گرفته طی تاریخ را به هم زده و هزینه امنیتی و سیاسی آن بیش از پیش بر گرده اقتصاد کشور و نظام حکمرانی سنگینی نماید.

ممنون که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.

من هم از شما ممونم.