«نود اقتصادی» میثم مهرپور- کارشناس ارشد اقتصادی: این روزها که مسعود نیلی بعد از ۲۰۰۰ روز حضور در دولت و اعمال تمام سیاست ها و نظراتش در اقتصاد ایران سرانجام از دولت خارج شد و احتمالا به زودی در کسوت منتقد و پزشکی معالج برای حال بیمار اقتصاد ایران در همایش ها و سیمنارها با سخنانی جذاب و دولت فریب از خود رونمایی خواهد کرد. به یاد سال های دولت دوم هاشمی رفسنجانی و شکست سیاست های تعدیل اقتصادی افتادم. آن سال ها که همراه با استقراض های خارجی دولت وقت و افزایش جهشی نرخ ارز بود، تورم به عدد 49 درصد رسید و اعتراضات کارگری به وضعیت اقتصادی موجود شکل گرفت، لیبرال های سازمان برنامه و تئوریسن های وطنی سیاست های تعدیل، مقصر این نابه سامانی ها را اجرای ضعیف سیاست های تعدیل از سوی مدیران اجرایی و مدیران اجرایی تئوری های ناکارآمد را دلیل اصلی این شکست می دانستند. در نهایت نیز آسیب اصلی به مردم رسید و اقتصاد ایران به واسطه تعطیلی گسترده کارخانجات و اخراج کارگران، افزایش نرخ ارز، تورم افسارگسیخته و... اولین شکاف های ایجادشده با آرمان های انقلاب اسلامی را به نظاره نشست. بعد از اوج گرفتن این مشکلات تیم اقتصادی دولت به ناچار با تغییراتی مواجه شد. لیبرال های شکست خورده یک به یک از تیم اقتصادی هاشمی رفسنجانی با اخراج و استعفا خارج شدند. خروج مسعود روغنی زنجانی از ریاست سازمان برنامه و جایگزینی حمید میرزاده معاون اجرایی رییس جمهور وقت به ریاست این سازمان سیاست های تعدیل را تبدیل به سیاست های ثتبیت کرد و سرانجام تورم 49 درصدی با انبوهی از تبعات مهار شد. البته هیچ کس پاسخ این سوال را نداد که تورم 49 درصدی و افزایش شکاف طبقانی در میانه دهه 70 ماحصل کدام تفکر بود؟ فقط چند نفر رفتند و چند تای دیگر روی کار آمدند و تمام.

با خروج علی طیب نیا از تیم اقتصادی دولت چربش زور لیبرال ها به نهادگرایان فزونی یافت تا آنجا که حلقه موسسه نیاوران و تفکرات اقتصادی این حلقه بیش از هر زمان دیگری در دولت جایگاه یافت. دلیل پرواز بی قاعده نرخ ارز را می توان  در لابه لای مقالات و سخنرانی های نیاورانی ها در طول سال های گذشته جستجو کرد. مسعود نیلی دستیارویژه رییس جمهور در امور اقتصادی در مقاله ای صراحتا ثبات نرخ ارزرا  به نفع تولیدکنندگان خارجی دانسته و می نویسد: "بهتر است دلار گران شود." چند روز بعد از آن دلار از کانال 4000 تومان به مرز 6000 تومان می رسد. این نرخ تا آنجا پیش رفت که کنترلش از دست دولت خارج شد.

حالا و بعد از 2000 روز حضور این طیف در دولت، حسن روحانی به تازگی و به واسطه بر هم ریختگی بازارها، ناشی از پرواز بی قاعده نرخ ارز خطاب به نیلی و همفکرانش ضمن انتقاد از کسانی که گرانی دلار را باعث افزایش صادرات و رونق اقتصاد می دانستند گفته است: اینکه عده ای گرانی دلار را حلال مشکلات و موجب افزایش صادرات می دانستند اشتباه است اقتصاد را فقط نباید در کتاب ها دید. هیچ کس با خواندن چند کتاب اقتصاددان نمی شود. این بار نیز دولت البته بعد از قریب به 2000 روز دانست که مشاورانش اقتصاد ایران را تبدیل به آزمایشگاهی برای تست ایده های خود کرده بودند. ایده هایی که شکست خورد و ماحصل آن در بُعد اقتصادی شکسته شدن شدیدترین رکورد و  تورم نقطه به نقطه در دو دهه اخیر است. این بار هم تاریخ تکرار شد دوگانه روغنی زنجانی- میرزاده و تغییر سیاست های تعدیل به تثبیت جای خود را به دوگانه نیلی- طیب نیا داد و باز هم لیبرال ها میدان را خالی کردند. اما سوال این است چرا دولت های ما به تاریخ اقتصادی علاقه ای ندارند؟ چرا دولت های ما همچنان به بالا رفتن از طناب پوسیده لیبرال ها اعتماد می کنند؟ در آینده به بررسی دلایل این چرا خواهم پرداخت.