اخبار آرشیوی

عضو هیأت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران برنامهریزی را مهمترین رکن کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت خواند و افزود: حمایت از تولید، ترویج مصرف کالاهای داخلی، استفاده از درآمدهای مازاد نفتی و استفاده از ابزار مالیات، از دیگر راهکارهای اقتصاد بدون نفت است
ابراهیم رزاقی در نشستی با دانشجویان دانشگاه شاهد با بیان اینکه تا چه زمانی باید از پول نفت بخوریم و با خود بگوییم که برای اقتصاد بدون نفت راهکار ارائه دهید؟! ادامه داد: اقتصاد ایران هم اکنون نفتی است، این یک واقعیّت است که باید پذیرفت!
وی افزود: واقعیّت آن است که در چند دههی اخیر با پر رنگتر شدن نقش نفت در اقتصاد ایران و ورود رسمی طلای سیاه به ساختمان دولتها، بودجههای سالانه و برنامههای توسعهای بوی نفت به خود گرفته و همه چیز نفتی شده است. پس از مدتی فرهنگ نفتی وارد فرهنگ تولید، کار و زندگی مردم شده و همه چیز را در سیطرهی خود قرار داده است. این ادبیات که «ما نفت داریم» به مثابه یک فرهنگ غلط و نادرست در بین تمام ایرانیها رواج پیدا کرده و ادارهی مملکت تنها با پول نفت امکانپذیر شده است.
وی تاکیدکرد: ایرانیها ملت تنبلی نبوده و نیستند و این مسأله کاملاً برعکس است. فرهنگ قدیم و سنّتی ایران بر پایهی کار و تلاش استوار بوده و آن چه امروز پس از ورود نفت به اقتصاد ایران قابل مشاهده است فرهنگی کاملاً غربی است! ورود فرهنگ نفتی به عرصهی اقتصاد ایران به گونهای است که براساس پیشبینیهای اغلب کارشناسان اقتصادی با ادامهی روند کنونی و پر رنگتر شدن بوی نفت در اقتصاد ایران، ادامه و حیات اقتصادی کشور کار دشواری به نظر میرسد.
وی همچنین در پاسخ به سوالات دانشجویان، مبنی بر اینکه چه راه حلی برای خروج تدریجی اقتصاد ایران از نفت وجود دارد به بررسی 5 راه حل برای کاهش تدریجی اقتصاد وابسته به نفت خام پرداخت که در ذیل آمده است.
1- برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت: فکر میکنم برنامهریزی مهمترین رکن است. به جرأت تأکید میکنم هیچ دولتی در سه دهه اخیر برنامهریزی درباره خروج اقتصاد از نفت انجام نداده است. اغلب دولتها در این سه دهه فقط شعار دادهاند. دولت آقای هاشمی رفسنجانی با اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بلایی بر سر اقتصاد آورد که هنوز هم که هنوز است تهماندههای بلایای اجرای سیاست مذکور در اقتصاد باقی است.
نمیتوانیم فراموش کنیم که تجملگرایی و رواج فرهنگ مصرف، میراث آن دوران است و امروز هم قسمت اعظمی از کشور با آن فرهنگ اداره میشود.
در دوران آقای خاتمی نیز خیلی به مسایل اقتصادی توجهی نشد و بیشتر توسعه سیاسی مدنظر دولت وقت بود.
در دولت آقای احمدینژاد نیز البته با شعارهای مردمپسند متأسفانه اقدامات مناسبی در حوزه خروج از اقتصاد بدون نفت صورت نگرفت و روال مانند گذشته طی شد.
بنابراین با مروری بر اوضاع اقتصاد ایران در سه دهه اخیر به جرأت میتوان اذعان کرد در این مدت برنامهریزی خاصی صورت نگرفته است. توصیه میکنم دولت ها با یک برنامهریزی کوتاهمدت، استراتژی مستحکمی برای خود تدوین کند و رسماً اعلام کند؛ مثلاً پس از سه، چهار سال چه اقداماتی برای خروج اقتصاد از نفت انجام خواهد داد. به تبع آن نیز با برنامهریزیهای میانمدت و بلندمدت استراتژیهای بعدی را تدوین کرده و نقشه راه آینده اقتصاد ایران را ترسیم کند.
2-حمایت از تولید: یکی از مهمترین ارکان خروج اقتصاد نفتی حمایت از تولید است. در صورتی که سرمایهگذاری در تولید با اقبال سرمایهگذاران مواجه شود دلالی و واسطهگری از اقتصاد رخت بربسته و اقتصاد با تولید احیا میشود.
3-مصرف کالاهای داخلی: مصرف کالاهای داخلی نیز از دیگر مواردی است که باعث خواهد شد تولید افزایش یافته و اقتصاد با سودآوری مواجه شود. باید فرهنگسازی وسیعی در این حوزه صورت گیرد و به مردم این مسئله القا شود که راهکار خروج اقتصاد از بنبست، استفاده از کالاهای داخلی است.
4-استفاده از درآمدهای مازاد نفتی؛ راهکار بعدی استفاده از صندوقی برای جمعآوری درآمدهای مازاد نفتی است. این صندوق که هم اکنون در قالب صندوق توسعه ملی در ایران فعالیت میکند باید عملیات تسهیلات به بخش خصوصی و کمک به واحدهای تولیدی غیردولتی را انجام دهد.
5-مالیات: استفاده از ابزار مالیات شاید مهمترین بخش این راهکارها باشد. باید اذعان کرد اقتصاد ایران هم اکنون قسمت کوچکی از بودجههای سالانههای خود را به وسیله مالیات تأمین میکند و این ضعف برای اقتصاد محسوب میشود. باید فرهنگ مالیاتستانی نهادینه شده و دولتها بخش اعظمی از تأمین منابع خود را از طریق اخذ مالیات انجام دهند. البته ذکر این نکته ضروری است که برای حفظ و ثبات تولید در سالهای اولیه معافیتهای مالیاتی نسبت به تولید و صنعت اخذ شود.