پتروشیمی در تله ناترازی گاز؛ میلیاردها دلار زیان خاموش

با کسری روزانه ۳۰۰ میلیونمترمکعب گاز در زمستان و پیشبینی رسیدن به ۶۰۰ میلیون تا سال ۱۴۱۰، صنعت پتروشیمی بهعنوان ستون صادرات غیرنفتی ایران در معرض زیان سنگین و از دستدادن بازارهاست.
ناترازی گاز در ایران به بحرانی ساختاری تبدیل شده است؛ بحرانی که با اوجگیری مصرف خانگی در زمستان، سهم صنایع و نیروگاهها را بهشدت کاهش میدهد. آمارها از کسری روزانه بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب در زمستان ۱۴۰۳ و احتمال رسیدن به ۶۰۰ میلیون مترمکعب تا سال ۱۴۱۰ حکایت دارد؛ وضعیتی که صنعت پتروشیمی را بهشدت متاثر کرده است.
ناترازی گاز؛ معضل مزمن اقتصاد ایران
زمستان در ایران به معنای تشدید بحران ساختاری در بخش انرژی است؛ بحرانی که با عنوان «ناترازی گاز» شناخته میشود. در این دوره، افزایش مصرف خانگی موجب کاهش شدید سهم صنایع و نیروگاهها از گاز میشود و چرخه تولید کشور را تحت فشار قرار میدهد. این وضعیت سالهاست تکرار میشود و اکنون به یک معضل مزمن در اقتصاد ایران بدل شده است.
با وجود جایگاه ایران بهعنوان دومین دارنده ذخایر بزرگ گاز جهان، روند کسری تولید و مصرف نشاندهنده چالش جدی است. دادههای وزارت نفت حاکی از آن است که میانگین کسری روزانه گاز از ۱۵۵ میلیون مترمکعب در سال ۱۳۹۹ به ۱۷۴ میلیون مترمکعب در سال ۱۴۰۱ رسیده و در زمستان ۱۴۰۳ از ۳۰۰ میلیون مترمکعب فراتر رفته است. پیشبینیها نیز هشدار میدهند که در صورت ادامه شرایط موجود، تا سال ۱۴۱۰ این شکاف به حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید؛ سطحی که اقتصاد ملی را با تهدیدی جدی روبهرو میکند.
یکی از بخشهایی که بهطور مستقیم از این ناترازی آسیب میبیند، صنعت پتروشیمی است. این صنعت که سهمی بیش از ۱۵ میلیارد دلار ارزآوری سالانه در صادرات غیرنفتی دارد، هر زمستان در اولویت محدودیت و قطع خوراک گاز قرار میگیرد و پیامدهای آن در تولید، صادرات و اشتغال ملی نمایان میشود.
پتروشیمی؛ ستون صادرات غیرنفتیای که لرزید
پتروشیمیها در اقتصاد ایران همان نقشی را دارند که ستون فقرات در بدن ایفا میکند. این صنعت نهتنها در ایجاد ارزش افزوده از گاز طبیعی نقش دارد، بلکه هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم را نیز پوشش میدهد. اما ناترازی گاز این ستون را متزلزل کرده است.
در زمستان ۱۴۰۳، گزارشهای رسمی نشان داد که سهم صنایع از گاز به کمتر از ۲۰ درصد رسید و در بسیاری از روزها پتروشیمیها در عمل از خوراک گاز محروم شدند. نتیجه آن، کاهش شدید تولید در واحدهای متانول، اوره و آمونیاک بود. طبق اعلام انجمن صنفی کارفرمایی پتروشیمی، تنها در همان زمستان، صادرات محصولات پتروشیمی حدود ۱.۳ میلیارد دلار کاهش یافت. این رقم معادل کل بودجه عمرانی چند استان کشور است و نشان میدهد چگونه یک تصمیم در حوزه انرژی، میتواند اقتصاد ملی را دچار تزلزل کند.
زنجیرهای که از هم گسست
صنعت پتروشیمی زنجیرهای درهمتنیده است؛ قطع خوراک در یک بخش، اثرات دومینویی در بخشهای دیگر ایجاد میکند. وقتی متانول تولید نشود، صنایع پاییندستی آن از تولید فرمالدهید تا انواع رزین دچار وقفه میشوند. وقتی اوره و آمونیاک محدود شوند، نهتنها صادرات این محصولات افت میکند، بلکه کود شیمیایی برای کشاورزی هم با کمبود مواجه میشود.
بررسیها نشان میدهد در دیماه ۱۴۰۳، ظرفیت تولید در برخی واحدهای اوره و آمونیاک به کمتر از ۵۰ درصد کاهش یافت. این افت ظرفیت به معنای از دست رفتن قراردادهای صادراتی است؛ مشتریانی که به دنبال تأمین پایدارند، با هر بار محدودیت گاز یک گام از ایران فاصله میگیرند و به سمت رقبایی چون قطر و عربستان میروند.
خدشه بر اعتبار جهانی پتروشیمی ایران
صادرات پتروشیمی در شرایط عادی سالانه بیش از ۱۵ میلیارد دلار برای کشور ارزآوری دارد. اما محدودیتهای ناشی از ناترازی گاز، این ستون درآمدی را متزلزل کرده است. در زمستان گذشته، بنا بر گزارشهای کارشناسی، حدود ۲ میلیارد دلار زیان مستقیم به دلیل کاهش خوراک به پتروشیمیها وارد شد.
اما زیان فقط عدد و رقم نیست. مهمتر از آن، خدشهدار شدن اعتبار ایران بهعنوان تأمینکننده پایدار است. بازارهای جهانی به ثبات نیاز دارند و هر بار که ایران نتواند تعهدات صادراتی خود را عملی کند، بخشی از بازار به رقیبان واگذار میشود. در سال ۱۴۰۰، ایران تنها توانست ۴۲ درصد از تعهدات صادراتی گاز به ترکیه و عراق را محقق کند؛ این آمار نهتنها به معنای زیان مالی بود، بلکه به جایگاه سیاسی جغرافیایی (ژئوپلیتیک) ایران در منطقه هم لطمه زد.
خسارت ۱۳۰ هزار میلیاردتومانی محدودیت انرژی به بخش صنعت
ناترازی گاز برای صنعت پتروشیمی فقط به معنای کاهش صادرات نیست. وقتی خوراک گاز محدود میشود، تولید داخل نیز افت میکند. این افت تولید، به معنی کاهش ظرفیت اشتغال مستقیم در مجتمعهای پتروشیمی و ضربه به صنایع پاییندستی است. هزاران شغل در زنجیره تأمین این صنعت وابسته به پایداری تولید است. هر توقف یا کاهش ظرفیت، موجی از بیکاری و رکود در مناطق صنعتی ایجاد میکند.
بر اساس برآورد وزارت صنعت، معدن و تجارت، اعمال محدودیتهای انرژی در سال ۱۴۰۳ بیش از ۱۳۰ هزار میلیارد تومان خسارت مستقیم به بخش صنعت وارد کرد. این خسارت تنها به فولاد و سیمان محدود نشد، بلکه پتروشیمی نیز بخش مهمی از آن را متحمل شد.
بهینه سازی و افزایش تولید، راهکار رفع ناترازی
سیاستگذاران سالهاست بر «افزایش تولید» تمرکز کردهاند؛ طرحهایی که میلیاردها دلار هزینه و بیش از یک دهه زمان میطلبد. اما تجربه نشان داده که این مسیر، اگرچه لازم است با قوت پیگیری شود، ولی پاسخگوی نیاز فوری کشور نیست. همانطور که محمدرضا جولایی، مدیر مرکز کنترل(دیسپچینگ) شرکت ملی گاز ایران گفته است: «افزایش تولید بدون اصلاح مصرف، مثل پر کردن سطلی سوراخ است؛ هرچه بیشتر بریزی، باز خالی میشود.»
راهحل واقعی در کنار فشار افزایی، بهینهسازی مصرف گاز است. طرح کارور گاز که براساس سرمایهگذاری بخش خصوصی طراحی شده، میتواند در بازهای ۳ تا ۵ ساله روزانه ۱۹۷ میلیون متر مکعب گاز آزاد کند؛ رقمی معادل کل میانگین ناترازی فعلی کشور. این طرح نه بار مالی بر دوش دولت دارد و نه زمان طولانی میخواهد.
صادق کریمی، رئیس امور انرژی سازمان برنامه و بودجه، در همین زمینه گفته است: «بهینهسازی مصرف، همزمان مانع زیان صنایع میشود، صادرات را نجات میدهد و فشار بر مردم را هم کم میکند؛ در حالی که طرحهای افزایش تولید، سالها طول میکشند و به نتیجه نمیرسند.»
صنعت پتروشیمی بهعنوان یکی از مهمترین پایههای صادرات غیرنفتی ایران، امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض تهدید ناترازی گاز قرار دارد. هر زمستان که خانهها گرمتر میشوند، میلیاردها دلار زیان به صنایع وارد میشود و بخشی از بازارهای جهانی از دست میرود. ادامه این مسیر، نهتنها صادرات و ارزآوری را نابود میکند، بلکه ثروت بیننسلی ایران را هم بر باد خواهد داد. تغییر رویکرد از «افزایش تولید صرف» به «مدیریت تقاضا و بهینهسازی مصرف در کنار فشارافزایی برای تولید بیشتر» دیگر یک انتخاب نیست؛ ضرورتی حیاتی است برای بقا و پیشرفت اقتصاد ملی.