به گزارش «نود اقتصادی» فرشاد مومنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه اظهار کرد: میتوان گفت رویکرد سیستمی بهعنوان راه حل برای برون رفت از مشکلات موجود در دولت روحانی و دولت پیشین اتخاذ نشده، بلکه در دوره اخیر به شکل تلطیف شدهای آنچه را که احمدینژاد به شکل آشکار مطرح میکرد در دولت روحانی خلافش مطرح شد اما در قالب کارکرد، مشاهده میشود به همان شیوه عمل کردند. منظور همان بیتمایلی نسبت به برخورد برنامهای با مسائل اقتصای کشور بود. وقتی که نخستین بسته سیاستی دولت آقای روحانی انتشار پیدا کرد من در مقالهای آن را ارزیابی کردم و نشان دادم که این بسته قادر به حل مشکلات ایران نیست و نشان دادم که یک لایه عدم شفافیت به مناسبات رانتی پیشینی اضافه شده است.
وی افزود: من در زمان روی کارآمدن ترامپ مطرح کردم که نظام دیدهبانی منافع و توسعه ملی حتی در مورد برجام برخورد بایستهای نداشت و با ضعف اندیشهای بسیار جدی روبهرو بود؛ چرا که توافق برجام یک توافق مبتنی بر حسن تفاهم نبود بلکه یک توافق مبتنی بر راستی آزمایی بود. یعنی اینکه بشدت شکننده بود، نهایتاً واکنش مسئولان اقتصادی و حتی سیاسی کشور به طرز غیرقابل تصوری در این زمینه ناشیانه و فاقد بنیه اندیشهای بایسته و دورنگرانه بود.
مومنی گفت: برای صورتبندی آنچه که در موج تحریمهای با منشأ طرز برخورد زورگویانه ترامپ بازگشت و نوع واکنشهایی که نظام تصمیمگیری ما از خود نشان داده است من از استعاره دیالکتیک «سوردل» که یک جامعهشناس فرانسوی بود استفاده کردم. بدین معنا که آنها در شرایط بازگشت تحریمهای ظالمانه جز موارد استثنایی طی ماههای اخیر به سمت راهحلهایی میروند که خود عامل تشدید آسیبپذیری اقتصاد ایران شده است. بهعنوان نمونه رها کردن نرخ ارز به مثابه یک قیمت کلیدی در سال 1397 یکی از اقدامات خطرناک در این شرایط بود. در نمونههای دیگر سیاستهایی علاوه بر تضعیف ارزش پول ملی، خصوصیسازی بدون برنامه، استمرار سهلانگاریها در واردات کالاهای لوکس و تجملی بهعنوان راهحل استفاده میشد اما خوشبختانه با تغییر مدیریت بانک مرکزی سطوحی از بلوغ فکری در سیاستگذاران ایجاد شده و به نظر میرسد کم کم متوجه شدهاند که بازی با نرخ ارز بازی خطرناکی است.