شاخص بورس بعد از رسیدن به عدد 200 هزار واحد به سمت اصلاح قیمتی میرود/ خلا وجود وزیر اقتصاد و رفاه و بلاتکلیفی وزیر صنعت بر بازار سرمایه اثر گذار است

دارابی گفت: در حال حاضر خلأ وجودی دو وزیر (اقتصاد و رفاه) در کنار شایعات استعفای وزیر صمت، ضعفهای زیادی را در اقتصاد کشور به وجود آورده است که اثر مخرب آن در بورس نیز دیده میشود. بر این اساس، با توجه به اینکه وزرای اقتصاد و صمت هستند و وزیر رفاه هم بهواسطه شستا و صندوقهای بازنشستگی با بورس ارتباط تناتنگی دارند، آشفتگیهای التهابات ارزی و... به بازار بورس نیز رخنه کرده است.
به گزارش « نود اقتصادی » همایون دارابی، کارشناس ارشد بازار بورس میگوید: «واقعیت بازارهای بورس و خرید و فروش این است که نمیتوان همواره انتظار رشد قیمتها را داشت. درواقع در هر مرحلهای از رشد ما شاهد یک بازگشت قیمتی یا اصلاح قیمتی هستیم، دلیلش هم این است زمانی که قیمتها در حال بالا رفتن یا برعکس در حال کاهش هستند، معاملهگران در هر قیمتی که وارد میشوند با نگاهی به آینده، ارزیابی میکنند که آیا قیمتها در آن سطح ارزندگی دارد یا نه؟ بر این اساس، زمانی که شاخص بورس به عددهای رندی همانند 200 هزار واحد میرسد که درواقع عدد تاریخی و پرسر و صدایی است، اولین اثرش اصلاح قیمتی است. بهعبارت دیگر، طی یکهفته اخیر زمانی که حجم عظیمی از سهام عرضه شد، این امر با چند اتفاق در بیرون از بازار سرمایه توام شد که خود ریزش بسیار قوی را در بازار سرمایه فراهم ساخت.
بر این اساس، با توجه به اینکه یکی از اهرمهایی که بازار را به سمت بالا حرکت میداد، نرخ ارز بود. پس از کاهش نرخ ارز، فروش و صادرات شرکتها تحتتاثیر قرار گرفت و بازار سرمایه مانند بازار سکه و طلا طی چند روز اخیر ریزش را تجربه کرد. دومین عامل تاثیرگذار روی ریزش شاخص بورس، مساله FATF بود که عامل روانی آن در ریزشها تاثیر داشت. عرضههای سنگین معاملهگرهای حقوقی بهخصوص در روز گذشته و هفته گذشته و تحولات سیاسی و اقتصادی هم عوامل دیگری هستند که بر ریزش شاخص بورس موثر بودهاند.»
پدیدهای بهنام فرار دستهجمعی در بورس ایران
دارابی میگوید: «قطعا ابهاماتی در اقتصاد ایران وجود دارد، اما بخشی از ریزشها نتیجه اصلاحاتی است که در همه بورسهای جهانی اتفاق افتاد، با این حال یک موضوع بسیار مهمی که در بازارهای توسعهنیافتهای مثل کشورمان وجود دارد، این است که با کمترین نوسان همه بازار بههم میریزد. این پدیده که از آن با عنوان «دامنه نوسان» یاد میشود، در بورسهای کشورهای توسعهیافته جهان وجود ندارد، یعنی اگر بازار بخواهد خود را اصلاح کند، حتی با افت 10، 20 یا 30 درصدی شاخص بورس، سهامداران برای فروش به صف نمیشوند، اما در بازار ایران اینطور نیست.
یعنی اگر بازار بخواهد بیش از پنج درصد خود را اصلاح کند، صفهای طویل فروش تشکیل میدهد و با تشکیل این صفهای خروج با فروش، نوعی ترس در بازار ایجاد میشود که این ترس به نمادهای دیگر هم سرایت میکند. بهعبارت دیگر، با افت سهام در یک بخش، سهامدار از ترس کاهش ارزش سایر بخشها، آنها را نیز در صف فروش میگذارد. بر این اساس، همین امر در بورس ایران عاملی میشود که اصلاح قیمتی بهصورت «دستهجمعی» رخ دهد. یعنی تمام نمادها در روند اصلاح قیمتی درگیر میشوند، در حالی که ممکن است یک نمادی هیچ ارتباطی با این موضوع نداشته باشد. لذا بهجهت اثر «تخریبی» دامنه نوسان، در بورسهای کشورهای پیشرو این عامل را از بورس کنار گذاشتهاند.»
وزرای روحانی کجا هستند؟
همایون دارابی با تاکید بر این موضوع که دولت نقش و سهم مهمی در اقتصاد ایران دارد، میگوید: «بخش بزرگی از مشکلاتی که کشور در حال حاضر به آن مبتلا شده، نتیجه این امر است که دولت طی یکسال اخیر بهنوعی فعالیت مشخصی در اقتصاد نداشته است. بهعبارت دیگر، دولت در یکسال اخیر در نقش آتشنشانی است که با افزایش نرخ ارز، افزایش قیمت مرغ، افزایش قیمت لاستیک، تخممرغ و... سریع آژیرزنان به آن بخش مراجعه میکند و برنامهریزی درازمدتی ندارد. حال که اقتصاد ایران با پدیده نقدینگی مخرب مواجه شده، نقش دولت بهخوبی دیده میشود که نتوانسته است نقدینگی را به بخشهای تولید هدایت کند.
برای مثال در حال حاضر خلأ وجودی دو وزیر (اقتصاد و رفاه) در کنار شایعات استعفای وزیر صمت، ضعفهای زیادی را در اقتصاد کشور به وجود آورده است که اثر مخرب آن در بورس نیز دیده میشود. بر این اساس، با توجه به اینکه وزرای اقتصاد و صمت هستند و وزیر رفاه هم بهواسطه شستا و صندوقهای بازنشستگی با بورس ارتباط تناتنگی دارند، آشفتگیهای التهابات ارزی و... به بازار بورس نیز رخنه کرده است.
در حال حاضر این سردرگمی دولت موجب نوسانات چندهزار واحدی طی چند روز در بورس شده است که نشان میدهد اگر دولت یک برنامه باثبات نداشته باشد، همچنان فرصتها از دست خواهد رفت. بر این اساس، از آنجاکه دولت کمی آتشنشانوار عمل میکند، این نااطمینانی از آینده موجب سردرگمی و بیاعتمادی در بازار نیز شده است، بهطوری که الان شرکتهای زیادی هستند که نه میتوانند قیمت فروش، نه قیمت تمامشده را حساب کنند و نه از صادرات اطلاع دارند.»
نقدینگی را به پروژههای نفت و گاز ببرید
با توجه به اینکه ورود نقدینگی به بازارهای غیرمولد تاثیر قطعی در نوسانهای بازار سرمایه و سایر بازارها ازجمله سکه، ارز و مسکن و... دارد، پیشنهاد بنده این است که اگر دولت واقعا بهدنبال حل مشکلات التهابات در بازارهای مختلف است، ابتدا یک برنامه جامع برای هدایت نقدینگی در پیش بگیرد. نقدینگی را به چند بخش اقتصادی سودده و دارای مزیت همانند نفت و گاز، پتروشیمی، حملونقل، فلزات و معدن هدایت کند. بر این اساس ارزیابیها نشان میدهد هر پروژه نفت و گاز تا 60 هزار میلیارد تومان میتواند نقدینگی را جذب کند؛ لذا در حال حاضر با رفتن شرکای خارجی دولت در پروژههای نفت و گاز، این عرصهها زمینه خوبی برای هدایت نقدینگی است.
خصوصیسازی و واگذاری واحدهای دولتی و شبهدولتی نیز دومین اقدامی است که میتواند علاوهبر جذب نقدینگی، سهم مخرب دولت در اقتصاد را کاهش دهد، همچنین در حال حاضر فرصتی که افزایش نرخ ارز در اختیار کالاهای صادراتی قرار داده است، موجب شده صنایع غذایی کشور، شرکتهای فنی و مهندسی و شرکتهای تولیدی کشور در سطح منطقه از رقبای ترکیهای خود پیش بیفتند، لذا تقویت بخشهای صادراتمحور باید در برنامه دولت قرار گیرد.
علیرضا صمدی