کد مطلب: ۲۱۰۸۲۹۶
لینک کوتاه کپی شد
گلایه یک اقتصاددان اصلاح طلب از حضور دولتمردان در فعالیتهای اقتصادی

سیاست گذار نباید بانکدار، صنعتگر و یا تاجر باشد/ دولتمردان نباید درآمدهای خود را در فعالیت اقتصادی جست‌وجو کنند

سیاست گذار نباید بانکدار، صنعتگر و یا تاجر باشد/ دولتمردان نباید درآمدهای خود را در فعالیت اقتصادی جست‌وجو کنند

پازوکی گفت: خیلی از سیاست‌مدارها و سیاست‌گذارها فعال اقتصادی هستند، آن‌ها نمی‌تواند تاجر، صنعت‌گر یا بانک‌دار باشند؛ باید دولت عرصه اقتصاد را رها کند و بعد از آن هر اصلاح ساختاری ممکن خواهد بود

به گزارش « نود اقتصادی » اولین مسئله در حل مشکلات، شناسایی آن مسئله است؛ دولت یازدهم و این دولت به خوبی صورت مسئله را شناسایی کرده و عوامل به‌وجود آمدن این مشکلات را می‌شناسند. گام دوم برنامه‌ریزی برای آن است و در نهایت همراهی همه قوا و دستگاه‌های دولتی-حکومتی برای حل این مشکل.»
او می‌گوید: «اما دولت به ذاته دولت دخالت‌گر در اقتصاد است و به دنبال درآمدزایی است. وقتی این نگاه بر دولت‌ها حاکم باشد مشکلات ساختاری از سوی آنها یا رفع نمی‌شود یا اصلاحات به سختی ممکن خواهد بود.» او معتقد است: «خیلی از سیاست‌مدارها و سیاست‌گذارها فعال اقتصادی هستند، آن‌ها نمی‌تواند تاجر، صنعت‌گر یا بانک‌دار باشند؛ باید دولت عرصه اقتصاد را رها کند و بعد از آن هر اصلاح ساختاری ممکن خواهد بود.»
او از دلیل این مسئله می‌گوید: «دولت سیاست‌گذار نه فعال اقتصادی، درآمد خود را در فعالیت اقتصادی جست‌وجو نمی‌کند بلکه به مالیات‌هایی توجه دارد که یک بنگاه فعال وثروتمند باید بپردازد. وقتی بنگاه‌ها رونق می‌گیرند که ساختارها مناسب باشد و دولت این ساختارها را فراهم خواهد کرد.»
او تاکید می‌کند: «اصلاح ساختاری با نگاه درآمدخواهی فردی صاحبان سیاست و درآمدزایی خزانه دولت با اصلاح ساختاری برای اقتصاد همخوانی ندارد. مشکلات ساختاری رفع نمی‌شود مگر مشکلات سرمایه‌گذاری اقتصادی، واردات، ویژه خواری، اجرای اصل 44 برطرف شود.»
او ادامه می‌دهد: «دولت باید زمینه را برای حمایت‌هایی که موجب تقویت بنیه تولیدی (R&D) می‌شود، فراهم کند.»
پازوکی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی از پیوند اقتصاد و سیاست هم می‌گوید: «گفته‌های من به این معنا نیست که اقتصاد ره خود رود و سیاست به راه دیگری؛ بلکه این دو پیوند تنگاتنگی باهم دارند و باید تاجای ممکن در امور هم دخالت نکنند راه را برای هم هموار کنند.»
به گفته پازوکی، دولت باید فاقد نگاه سرمایه‌گذاری در اقتصاد برای دولت باشد و زمینه جذب سرمایه‌گذاری را برای بخش خصوصی واقعی هموار کند. اقتصاد هم در رونق از پرداخت مالیات، حقوق و مسئولیت‌های اجتماعی و مدنی سرباز نزند.
او راهکار را در اصلاح ساختار اقتصادی می‌داند و اولین قدم در این اصلاح، عدم دخالت دولت در اقتصاد است.
پازوکی می‌گوید: «هیچ‌کدام از دولت‌ها در ایران نتوانسته‌اند دست دولت را از اقتصاد کوتاه کنند؛ اما در دست‌اندازی به اقتصاد این‌ها با درجاتی عمل کرده‌اند. برای همین من معتقدم در دوره اصلاحات و در این دوره دست‌اندازی دولت به اقتصاد خیلی کمتر از قبل بوده است.»
او گفته خود را چنین تبیین می‌کند: «اگر دولت‌ها توانست به‌غیراز صنایع مادر، همه واحدهای صنعتی را به بخش خصوصی واقعی، نه بخش خصولتی یا شبه‌دولتی واگذار کند، آن وقت است که ما می‌توانیم امیدوار باشیم اقتصاد ایران دوران رانتی‌بودن، نفتی بودن، سیاست‌زدگی، و انزوا را طی کرده و وارد دوران شکوفایی با اصلاحات ساختاری شده است.»

دیدگاه