سعید لیلاز: دولت در اقتصاد باید به "ظرفیتهای داخلی" روی آورد

این کارشناس اقتصادی در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» افزود: مهم ترین اقدام دولت در بودجهنویسی، "سروقت دادن بودجه" است/ به اینکه "دولت به اقتصاد مقاومتی اعتقاد ندارد" اعتقاد ندارم/ علت نوسانات دلار "روانی – سیاسی" بود
گروه اقتصادی خبرگزاری نسیم- عماد تاجیکزارع- سعید لیلاز را اصولا رسانههای کشور به عنوان یک اقتصاددان میشناسند. او منتقد جدی سیاستهای اقتصادی دولتهای نهم و دهم بود و همواره از عملکرد محمود احمدینژاد در سالهای 84 تا 91 انتقاد میکرد. وی که اکنون قائممقام دبیرکل حزب گارگزاران و سازندگی نیز هست و علاوه بر وجهه سیاسیاش، انتقاداتش بیشتر جنبه اقتصادی دارد در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» معتقد است دولت در نه ماه اخیر از سال با آموزههای اقتصاد مقاومتی اقتصاد را اداره کرده است. لیلاز که هماکنون زبان تند و نقادانه گذشته را کنار گذاشته و اغلب در گفتگوهایی که با رسانهها دارد از عملکرد اقتصادی دولت یازدهم دفاع میکند درباره عملکرد اقتصادی دولت روحانی و در پاسخ به کسانی که میگویند دولت به اقتصاد مقاومتی اعتقادی ندارد به خبرنگار نسیم میگوید: "اقتصاد مقاومتی چیست؟ واژه اقتصاد مقاومتی ماهیتا معنایی جز افزایش هزینههای عمرانی و کاهش هزینههای جاری و انطباق با کاهش درآمدها ندارد. اینکه درآمد نفتی کاهش پیدا میکند ولی دولت همچنان بدون کسری بودجهاش را پیش میبرد و موفق میشود به خاطر انظباط مالی تورم را به شدت کاهش دهد یعنی اقتصاد مقاومتی." او درباره سروقت آوردن بودجه 94 نیز میگوید: باید از دولت تشکر کرد، این نشانه انظباط اوست. گفتگوی نسیم را با سعید لیلاز بخوانید.
قیمت 70 دلاری نفت در لایحه بودجه سال 94 را چگونه ارزیابی میکنید؟ فکرمیکنید رقم عاقلانه ای که باید دولت برای نفت در سال 94 تعیین کند چه عددی است؟
قیمت 70 دلاری که دولت در لایحه بودجه سال آینده در خصوص نفت قرار داده، قیمت مناسبی است، اما به طور کلی ما حدود 52 سال پیش، اولین بار شرایط متغیر اقتصادی و به خصوص قیمتها و درآمدهای نفتی و ارزی را در برنامه پنج ساله سوم عمرانی در دوره رژیم شاه لحاظ کردیم. یعنی سنت برنامهریزی در ایران کاملاً با این پدیده آشنا است، ولو اینکه قیمت نفت را 50 دلار یا 70 دلار یا 200 دلار تعیین کنیم لذا این قیمتها نمیتواند از امنیت لازم برخوردار باشند و دولتها به گونهای نظام برنامهریزی خود را باید طراحی کنند که با هر مقدار نوسان قیمت نفت، این برنامهریزی بتواند خودش را سر پا نگه دارد.
یعنی به گونه ای نباشد که اگر قیمت نفت در بودجه 70 دلار پیشبینی شد و بعد این رقم به 80 دلار رسید، ما بدون توجه به تغیرات قیمت نفت همچنان به هزینه کردن در دولت ادامه دهیم. البته من مطمئن هستم که در بودجه سال 94 با توجه به تدبیری که دولت روحانی خواهد کرد اینطوری نخواهد شد. لذا میخواهم بگویم، مهمتر از پیشبینی قیمت نفت در بودجه، انعطافی بودن بودجه به نوسانات واقعی درآمد نفت است.
بودجه 94 چه مزیتی نسب به سایر بودجه ها دارد؟ بالاخره بودجه 94 در شرایط ویژه نوشته شده است.
مهم ترین اقدامی که در دولت آقای روحانی در حوزه بودجه نویسی صورت گرفته، سروقت دادن بودجه است. سال گذشته دولت به صورت منظم بو سر موعد مقرر بودجه را به مجلس برد. امسال نیز همین اتفاق افتاد و طبق وعده رئیس جمهور دولت قرار است این هفته، بودجه را به مجلس ببرد. به نظر من این کار بزرگی است. مهمترین مزیت ارسال بودجه سر موعد مقرر ، از نظر من این است که مجلس را به موضوعیت بر میگرداند. چون در روش دولت قبلی، تاخیر ارسال بودجه از دولت به صحن علنی مجلس، مجلس را از موضوعیت میانداخت. یعنی مجلس فرصت کافی برای نظارت و اعمال نظر در ارقام بودجه پیدا نمیکرد.
گرچه بنده مخالف تغییرات گسترده در بودجه توسط مجلس هستم و این انتقاد به مجلس را در دوره قبل نیز بارها بیان کردم، اما تغییرات، نافی این مسئله نیست که مجلس دقیقاً بداند چه اتفاقی برای بودجه کشور میافتد؟
میخواهم این را بگویم که مهم این است که دولتی بیاید و بتواند در 15 آذر هر سال لایحه بودجه را به مجلس ببرد. نمایندگان مجلس نیز بتوانند با دقت روی اعداد و ارقام گنجانده شده در بودجه اظهارنظر کنند و پختهتر قانون نهایی را تصویب کنند، نه اینکه دولت، مجلس را در یک فشار عمدی قرار دهد و مجلس نیز مجبور شود که سر و ته لایحه بزند و در آخر نیز معلوم نشود که چه اتفاقی افتاد.
گفته میشود چون دولت بودجه را قرار است سرموعد مقرر تحویل دهد، بنابراین بودجه نیز دارای انظباط مالی است. آیا هر بودجه ای که سر وقت به مجلس داده شود دارای انظباط است؟
دادن بودجه سرموعد مقرر نشان دهنده انضباط مالی یک دولت است. واقعا باید از دولت برای سروقت آوردن بودجه تشکر کرد. انظباط مالی نشان دهنده این است که یک مقدار فشار روی هزینههای جاری دولت و روی شرایط کلی کشوراعمال خواهد شد در سال آینده اما به هر حال ملتی که میگوید انرژی هستهای حق مسلم ما است و ملتی که میخواهد سر میز مذاکره عزتمندانه مذاکره کند با طرف غربی خود باید این مقدار هزینهها را بپردازد و باید کمربندهایش را محکم کند. ویژگی مهم لایحه بودجهای که آقای روحانی راجب آن صحبت کرد فقط این نیست که 7 درصد بودجه عمومی کاهش پیدا کرده نسبت به مصوب سال 93 بلکه مهش این است که بودجه عمرانی در همین گیر و گرفتاری افزایش هم پیدا کرده و معنی این حرف این است که تمام فشار انقباظی بودن بودجهروی هزینههای جاری است ولی هزینههای عمرانی با 47 هزار میلیارد تومان فصل خوبی را در پیش خواهد داشت انشاءالله. من به این تدبیری که در لایحه بودجه سال 94 صورت گرفته بسیار خوشبین هستم.
غیر از نفت راهی جز مالیات وجود ندارد. مالیات به معنی مالیات مستقیم و غیرمستقیم، به معنی افزایش قیمت حاملهای انرژی و کاهش هزینههای دولت است این است که ما باید به دولت کمک کنیم و مسأله مسأله جناحی و سیاسی نیست. من چند روز پیش درباره گرانی نان مقاله ای در یکی از روزنامه ها نوشتم. در آن مطلب توضیح دادم که هیچ کس از افزایش قیمت نان راضی و خوشحال نیست. اما اگر ما دولت را مخیر کنیم که از بودجه عمرانیاش کم کند یا تورم درست کند به معنی اینکه شب از جیب مردم بردارد و صبح یک جزئی از آن را به عنوان یارانه نقدی و یارانه نان بدهد این خوب نیست بنابراین در یک شرایط کارشناسی و بحثهای سیاسی بایستی این حرکت دولت مورد پذیرش کارشناسان قرار گیرد و حمایت شود و ما باید بتوانیم از این گردونه عبور کنیم.
با توجه به کاهش قیمت نفت در هفته های اخیر و تاثیر آن بر اقتصاد ایران، فکر میکنید با این روند، اقتصاد ایران در کجاها با مشکل مواجه شود؟
به هر حال نفت نقش مهمی در اقتصاد ما دارد و همچنان منبع اصلی درآمدهای اصلی بودجه دولت و درآمدهای ارزی کشور است.
ولی واقعیت این است که ما میتوانیم این مسئله را مدیریت کنیم. اگر اتفاق هشت ساله 84 تا 92 نیفتاده بود و وابستگی ارزی ایران به واردات سه برابر نشده بود، در یک دوره شش ساله ما اصلاً نبایستی کوچکترین احساس ناراحتی میکردیم. البته هنوز هم دیر نشده، به نظر من دولت باید به ظرفیتهای داخلی به خصوص بنیه تولیدی کشور که بسیار نیرومند است روی بیاورد. از این ظرفیتها استفاده کند. به هر حال اقتصاد ایران هم اکنون و شاید تا یک مدت کوتاهی باید شرایط انقباضی، در پیش بگیرد و ما باید بتوانیم این را با وفاق پشت سر بگذاریم.
راههای پیشروی اقتصاد ایران با توجه به کاهش قیمت نفت چیست؟
واقعیت این است که دولت در سال جاری با تمام توان، در مسیر انظباط مالی رفتار کرده است. اینکه ما توانستیم نرخ تورم را کاهش دهیم و کسری بودجه نداشته باشیم، نشانه چیست؟ اینکه توانستیم اغلب بودجه عمرانی را در شش ماه نخست تخصیص بدهیم نشانه چیست؟ تمام اینها نشانه انظباط مالی دولت است و علامت خوبی به فعلان اقتصادی است. اینها شعار نیست. انصافا دولت آقای روحانی عملکرد مناسبی رد حوزه اقتصاد داشته است.
چه طور باید اقتصاد را مدیریت کرد؟ برخی از کارشناسان میگویند با آموزه های اقتصاد مقاومتی به راحتی میتوان کشور را حتی در شرایط تداوم تحریمهای خارجی به راحتی مدیریت کرد. شما هم این نظر را تایید میکنید؟
اقتصاد مقاومتی چیست؟ واژه اقتصاد مقاومتی ماهیتا معنایی جز افزایش هزینههای عمرانی و کاهش هزینههای جاری و انطباق با کاهش درآمدها ندارد. اینکه درآمد نفتی کاهش پیدا میکند ولی دولت همچنان بدون کسری بودجهاش را پیش میبرد و موفق میشود به خاطر انظباط مالی تورم را به شدت کاهش دهد یعنی اقتصاد مقاومتی. متاسفانه در برخی جاها میشنوم بعضی ها میگویند دولت اعتقادی به اقتصاد مقاومتی ندارد. نه اینطور نیست. وقتی کشور با کاهش 30 دلاری نفت مواجه شده و بدون مشکلی دارد اداره میشود یعنی اعتقاد به فرامین اقتصاد مقاومتی.
اما من برادرانه میگویم یک گلهای بسیار بزرگ دارم و آن این است که چرا وقتی قیمت نفت پایین می آید و درآمدهای کشور کاهش پیدا میکند ما به آموزه های اقتصاد مقاومتی روی می آوریم؟ چرا همیشه نمیگوییم اقتصاد مقاومتی؟! چرا وقتی که واردات ایران به 95 میلیارد دلار رسید هیچ کس فکر نکرد که ممکن است یک روزی این تحریمها شروع شود؟ من به نظریه پردازان اقتصاد میگویم اقتصاد مقاومتی متعلق به امروز و شرایط تحریمی نیست. متعلق به همه دوران هاست. تا آنجایی که من اطلاع دارم آقای روحانی بیشترین اقدام را در جهت عملیاتی کردن راهبردهای اقتصاد مقاومتی انجام داده است. محدود کردن واردات، آزادسازی اقتصادی، حرمت گذاشتن به تولید داخلی و تولیدکننده ایرانی، انظباط مالی و مبارزه با فساد اقتصادی از رویه های دولت یازدهم است که میتوان در راستای فرامین اقتصاد مقاومتی دانست.
درباره گرانی دلار در روزهای اخیر بحث های متعددی صورت گرفته و تحلیل ها متفاوت است. برخی از کارشناسان میگویند دولت خودش به دلیل جبران کسری بودجه، دلار را گران کرده. شما میگویید دولت بدون کسری بودجه اقتصاد را با توجه به کاهش 30 درصدی درآمدهایش مدیریت کرد. این نوع مدیریت کردن در بلندمدت اقتصاد را با چالش مواجه نمی کند؟
بله. ولی یک تعادلی باید داشته باشد. افزایش قیمت دلار یک حرکتی است در جهت اقتصاد مقاومتی. اینکه ما هنوز سالانه بین 5 تا 10 میلیارد دلار خرج سفر ایرانیها به تایلند و آنتالیا و دبی میکنیم کجایش به اقتصاد مقاومتی ربط دارد؟ این به خاطر ارزان بودن قیمت دلار است. البته از آن طرف هم باید تعادل رعایت شود. تعیین قیمت دلار یک امر بسیار پیچیده است. ولی مهمترین نکته درباره گران کردن دلار این است که باید همواره این گران کردن متناسب با تغییرات نرخ تورم صورت بگیرد. برای اینکه تولید داخلی نه مانند دوران احمدی نژاد با مشکل مواجه شود و نه به انحصار دچار شود.
نوسان نرخ دلار در بازار آزاد طی روزهای اخیر به چه علت بوده؟
مقداری روانی و مقداری هم سیاسی بود. البته هر دوی آنها فروکش کرد. ولی یادتان باشد که قیمت دلار نمیتواند ثابت بماند. به تدریج باید برود به سمت بالا. معتقدم قیمت دلار جا دارد تا 3600 تومان هم در سال جاری افزایش داشته باشد اما با نرم آرامو به تدریج.