ستون فقرات جامعه: جایگاه طبقه متوسط در ایران

طبقه متوسط همواره بهعنوان ستون فقرات جوامع مدرن شناخته میشود؛ قشری که با برخورداری از سطحی از درآمد، آموزش و دسترسی به خدمات عمومی، نقشی تعیینکننده در ایجاد تعادل اجتماعی ایفا میکند.
طبقه متوسط همواره بهعنوان ستون فقرات جوامع مدرن شناخته میشود؛ قشری که با برخورداری از سطحی از درآمد، آموزش و دسترسی به خدمات عمومی، نقشی تعیینکننده در ایجاد تعادل اجتماعی ایفا میکند. این طبقه در ایران نیز علاوه بر سهم قابلتوجه در فعالیتهای تولیدی، خدماتی و فرهنگی، نقشی کلیدی در تقویت سرمایه اجتماعی و انسجام ملی بر عهده داشته است. پایداری این قشر به معنای کاهش تنشهای طبقاتی و تقویت همبستگی اجتماعی است، چرا که در جایگاه واسط میان فرودستان و ثروتمندان قرار دارد و مانع از بروز شکافهای شدید اجتماعی میشود.
اما تحولات اقتصادی سالهای اخیر بهویژه نرخ بالای تورم، کاهش مستمر ارزش پول ملی به تضعیف موقعیت طبقه متوسط انجامیده است. بخش بزرگی از این قشر که روزگاری توان تأمین نیازهای آموزشی، درمانی و حتی رفاهی را داشت، امروز ناگزیر به حذف تدریجی بسیاری از اقلام مصرفی شده و گاه در تأمین نیازهای پایهای نیز با دشواری مواجه است. مسکن، بهعنوان مهمترین شاخص امنیت اقتصادی خانوادهها، بیش از هر حوزه دیگری به کابوس طبقه متوسط بدل شده است؛ چرا که جهش قیمتها موجب شده بسیاری از خانوارها به حاشیه رانده شوند و رؤیای مالکیت خانه به امری دور از دسترس تبدیل گردد.
کاهش قدرت خرید این طبقه تنها یک مسئله اقتصادی نیست، بلکه پیامدهای اجتماعی و روانی را نیز به همراه دارد. در چنین فضایی، نارضایتیهای اجتماعی افزایش مییابد. این وضعیت، عملاً همان کارکرد حیاتی طبقه متوسط بهعنوان حلقه تعادل را مختل کرده و فاصله میان فرودستان و ثروتمندان را آشکارتر میسازد.
ریزش پیوسته طبقه متوسط به طبقات پایینتر، ساختار اقتصادی و سیاسی کشور را نیز با چالش مواجه میکند. از یکسو، کاهش توان مصرفی این قشر موجب افت تقاضای مؤثر در بازار میشود و رکود اقتصادی را تشدید میکند. از سوی دیگر، ضعف طبقهای که همواره بار اصلی مشارکت مدنی و سیاسی را بر دوش داشته، میتواند به انفعال اجتماعی یا در نقطه مقابل، افزایش نارضایتیهای ساختاری منجر شود. چنین روندی در درازمدت سرمایه اجتماعی را تحلیل برده و خطر شکافهای پایدار در جامعه را افزایش میدهد.
اهمیت موضوع در آن است که طبقه متوسط تنها یک گروه درآمدی نیست، بلکه شالودهای فرهنگی و اجتماعی برای جامعه به شمار میرود. این قشر حامل ارزشهایی چون تلاش برای پیشرفت، سرمایهگذاری بر آموزش فرزندان و تمایل به مشارکت مدنی است. هنگامی که چنین قشری ضعیف شود، جامعه از نیروی محرک توسعه و ثبات خود محروم خواهد شد و چرخهای از نابرابری و فقر بازتولید میشود.
از اینرو، تقویت و بازسازی طبقه متوسط ضرورتی اجتنابناپذیر است. سیاستهای پایدار برای مهار تورم، ایجاد فرصتهای شغلی پایدار، گسترش نظام حمایتی در حوزههای آموزش و سلامت و کاهش هزینههای اساسی زندگی میتواند بخشی از این مسیر باشد. بدون چنین تدابیری، خطر عمیقتر شدن شکافهای اجتماعی و تضعیف ستون فقرات جامعه همچنان پابرجا خواهد بود.