نژادی: اقتصاد خطی، دشمن تابآوری سرزمینی ایران است

مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی با اشاره به ضرورت گذر به اقتصاد چرخشی، گفت: اقتصاد خطی با تولید پسماند، ریشههای تابآوری ایران را تضعیف کرده است.
اطهره نژادی مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی، در دویست و بیست و پنجمین نشست علمی - تخصصی با عنوان «بهسوی نظام سکونتگاهی تابآور» با بیان اینکه چگونه میتوان در این سرزمین زیست، بیآنکه زمین را از نفس انداخت؟، گفت: تجربه نشان داده اگر توسعه خردمندانه نباشد، روستا را تهی و شهر را خسته میکند. چراکه هدف تمدن انسانی باید فراتر از ماندن، یعنی زیستن در هماهنگی با زمین باشد.
وی افزود: امروز در روزگاری زندگی میکنیم که واژههایی چون بحران، خشکسالی، مهاجرت و تمرکز شهری بهطور مکرر در زبان سیاست و رسانه تکرار میشود. ازاینرو، ما نیازمند بازگشت به فلسفه بقا هستیم؛ فلسفهای که نهتنها یک راهبرد مدیریتی، بلکه نوعی حکمت زیستن است.
نژادی با اشاره به مفهوم تابآوری در ادبیات علمی روز گفت: تابآوری به معنای توانایی سیستمها در مقابله، سازگاری و تحول در برابر تنشها و شوکهاست. این تابآوری میتواند فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی یا زیستی باشد. اما از نگاه فلسفی، تابآوری صرفاً بازگشت به حالت قبل نیست، بلکه به معنای بهتر زیستن پس از بحران است.
وی بیان کرد: در زندگی روزمره نیز وقتی با شوکها و بحرانهایی روبهرو میشویم، تجربه نشان داده که بسیاری از ما پس از آنها قویتر از قبل برمیخیزیم و مسیر را ادامه میدهیم؛ این همان معنای واقعی تابآوری است.
مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی ادامه داد: ابنسینا جملهای دارد که میگوید «کمال موجود در آن است که بماند و بپاید و هر بقایی جز از درون ذات برنیاید». این سخن خود درسی از تابآوری است؛ چراکه آنچه سیستم را تابآور میکند، باید متکی بر ویژگیهای درونی اجزای آن باشد و حاصل جمعی فراتر از تکتک اجزاست.
وی با بیان اینکه تابآوری در جوامع انسانی بهطور کلی در سه محور تعریف میشود، گفت: یادگیری از بحران، سازگاری با تغییر و توان دگرگونی مثبت سه رکن اصلی تابآوری هستند. نخستین حلقه تابآوری، روستا است؛ در منطق توسعه پایدار، روستا تنها یک سکونتگاه نیست، بلکه روستا نخستین پایگاه پایداری تمدن است. هنگامی که این حلقه شکسته شود، کل زنجیره بقا از هم میپاشد.
نژادی افزود: براساس گزارشهای مرکز آمار و دیگر نهادهای رسمی کشور، در دهههای اخیر هزاران روستا در ایران تخلیه نسبی یا کامل شدهاند. در سیستان، خشکی هامون سبب متروکه شدن روستاها شد؛ در کرمان و یزد، فرونشست زمین دهها روستا را خالی کرد و در شمال کشور، هجوم ویلاسازی ماهیت روستا را تغییر داد. این روند نهفقط یک بحران جمعیتی، بلکه نشانه فروپاشی تابآوری اکولوژیک و فرهنگی است.
وی تصریح کرد: مولوی در مثنوی میگوید «هر که جز ماهی، ز آبش سیر شد، هرکه بی روزی است روزش دیر شد». این بیت، نماد درک فلسفی از بقاست؛ همانطور که روستا آب حیات تمدن است، از آن سیر شدن، نشاندهنده گذار از مرحله بقا و انطباق است و این دگرگونیها ما را به مرحله جدیدی از تابآوری میرساند.
مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی گفت: امروز با شهرهای خستهای روبهرو هستیم که زاییده روستاهای فراموششدهاند. افزایش جمعیت، ترافیک، آلودگی، کمبود آب و انباشت حاشیهنشینی چهره بسیاری از کلانشهرهای کشور از جمله تهران، مشهد، اصفهان و اهواز را دگرگون کرده است؛ شهرهایی که جمعیتی بیش از ظرفیت برد زیستی خود دارند.
وی خاطرنشان کرد: بحث ظرفیت برد محیط زیستی، یکی از مسائل اساسی در درک مفهوم تابآوری است و باید در آینده با نگاهی جامعتر به آن پرداخته شود.پایداری، همان عدالت در نسبتهاست و این عدالت، میتواند ما را به تابآوری فراگیر در سطح ملی برساند.
مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی با اشاره به وضعیت توسعه شهری و ضرورت بازنگری در سیاستهای موجود گفت: گزارشهای متعددی نشان میدهد رشد شهری در ایران فراتر از ظرفیت زیرساختهای طبیعی کشور اتفاق افتاده و با وجود هشدارها، این روند همچنان با سیاستهای ساختوساز و مسکن ادامه دارد؛ سیاستهایی که نیازمند بازنگری و ارزیابی دقیق توسط نهادهای تخصصی و دانشگاهی است.
وی افزود: در حکمت ایرانی، این زیادهطلبیها و برداشت بیش از حد از منابع طبیعی «خروج از اعتدال» نامیده میشود. ملاصدرا نیز معتقد است «وجود هر چیز به اعتدال نسبتهای اوست و چون نسبتها فاسد شود، وجودش از قوام میافتد». امروز در بسیاری از نقاط کشور، شاهد شهرها، تخریب محیطهای طبیعی و تغییر کارکرد سکونتگاهها هستیم. بهطور کلی، نسبت ما با زمین، آب و اجتماع از تعادل خارج شده است و این، بزرگترین چالش کنونی کشور در مسیر تابآوری محسوب میشود.
نژادی گفت: وضعیت کنونی ما همچون درختی است که بهجای ریشه داشتن در خاک حاصلخیز، در هوای گرم و خشک گرفتار شده و ریشههایش در حال پژمرده شدن است. با این حال، در دل این وضعیت بحرانی نیز فرصتهایی برای اصلاح مسیر وجود دارد.
وی اظهار کرد: از منظر سیاستگذاری، باید به عقلانیتی نوین در پایداری اندیشید. یکی از مهمترین راهکارها در این زمینه، گذر از اقتصاد خطی به اقتصاد چرخشی است؛ چراکه اقتصاد چرخشی یکی از کلیدهای اصلی بازسازی تابآوری سرزمین به شمار میرود.
مشاورعالی وزیر راه و شهرسازی ادامه داد: در اقتصاد خطی، ما از منابع برداشت میکنیم، تولید انجام میدهیم، مصرف میکنیم و سپس پسماند بر جای میگذاریم، در حالی که در اقتصاد چرخشی، تلاش میشود پسماند دوباره به منبع تبدیل شود. آب بازچرخانی میشود، پسماند کشاورزی به بیوگاز تبدیل میگردد، و محصولات بهگونهای طراحی میشوند که قابلیت مصرف مجدد یا بازیافت داشته باشند.
مدیر گروه مخاطرات محیط زیستی پژوهشکده سوانح طبیعی با اشاره به نمونههای جهانی افزود: در کشورهای مختلف، از روستاهای هوشمند نروژ گرفته تا تعاونیهای زنان در هند و محلههایی همچون در اطراف توکیو، تا ۹۰ درصد زبالهها بازیافت میشود. در ایران نیز نمونههایی از اقدامات اجتماعی در شهرها و روستاها آغاز شده که در مسیر افزایش تابآوری سرزمینی گام برمیدارند.
مشاورعالی وزیر راه و شهرسازی تصریح کرد: این همان عقلانیتی است که حکمای ایرانی از آن به «صرفه در حکمت» تعبیر میکردند؛ یعنی بهرهگیری بهاندازه و در مدار قوام، نه افراط و زیادهروی در مصرف و توسعه.
این مسئول با اشاره به شاخصهای تابآوری در شهر و روستا گفت: بر اساس مطالعات مراکز تخصصی تابآوری در جهان، این مفهوم ابتدا در حوزه فردی مطرح شد و بعدها در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گسترش یافت. ریشه این واژه به سه قرن پیش بازمیگردد، زمانی که در بریتانیا برای توصیف تعادل و بازگشتپذیری توازن کشتیها پس از طوفان به کار میرفت و بعدها به معنای انعطافپذیری سیستمها در برابر شوکها توسعه یافت.
نژادی افزود: امروزه تابآوری حتی در سیاست نیز مطرح است؛ اینکه یک نظام سیاسی تا چه اندازه توان پایداری در برابر بحرانها را دارد. مراکز پژوهشی متعددی در جهان شاخصهای تابآوری را در ابعاد مختلف بررسی کردهاند. در بعد اقتصادی، تنوع شغلی، ارزش افزوده محلی و خودبسندگی منابع از مؤلفههای اصلی تابآوری محسوب میشود. در بعد محیط زیستی، حفظ تعادل آب و خاک، استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر و احیای اکوسیستمها اهمیت دارد.
وی اضافه کرد: از نظر اجتماعی و فرهنگی نیز تابآوری در گرو افزایش اعتماد اجتماعی، تقویت مشارکت جمعی، حفظ هویت بومی و حضور اقشار مختلف در تصمیمگیریهاست؛ موضوعی که متأسفانه یکی از حلقههای مفقوده در نظام تصمیمسازی کشور به شمار میرود.