چرا یادداشت "اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته" وجهه علمی و منطقی ندارد؟

دکتر علی اصغر قائمینیا تحلیلگر مسائل اقتصادی در پاسخی کوتاه به بهروز ملکی تحلیلگر بازار مسکن که نوشتهای با عنوان "اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته" نوشته بود، اثبات کرد که این یادداشت از وجاهت علمی و منطقی برخوردار نیست.
به گزارش « نود اقتصادی » دکتر علی اصغر قائمینیا تحلیلگر مسائل اقتصادی در پاسخی کوتاه به بهروز ملکی تحلیلگر بازار مسکن که نوشتهای با عنوان "اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته" نوشته بود، اثبات کرد که این نوشته از وجاهت علمی و منطقی برخوردار نیست.
نوشته بهروز ملکی به این شرح است که "آنچه در سال ۹۶ تحویل شهرداری تهران شده است، شهری بدهکار با صدها پروژه عمرانی نیمهتعطیل، به همراه طلبکاران متعدد است.
بدهیهای به روز شده شهرداری تهران ۵۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده می شود! معنی این عدد این است که فرصت برنامهریزی برای توسعه شهر تا سالها از مدیریت شهری سلب شده است.
"مدیران جهادی" پیشین، کلنگهایی زده اند که تهران را زمینگیر کرده است، بااینحال هر از چندگاهی طلبکارانه از عملکرد درخشانشان سخن می رانند.
حداقل انتظار از رئیس شورا و شهردار پیشین این است که سکوت کنند."
اما پاسخ دکتر علی اصغر قائمینیا تحلیلگر مسائل اقتصادی هم به شرح زیر است:
نوشتهیِ «اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته»(!!!)، توجه خود را بر دوران مدیریت شهریِ جهادی ـ بنابر تعبیر بهکار رفته در خود نوشته ـ معطوف کرده و سعی کرده است ناکارآمدیِ فعلیِ مدیریت شهری تهران را به مدیران پیشین مرتبط سازد.
صرفنظر از اینکه ربط کامل ناکارآمدی کنونیِ مدیریت شهری به گذشته بیمعناست و شاخصِ بدهی هم تنها شاخص سنجش کارآمدی یا ناکارآمدی نیست، در نوشتهیِ یاد شده، اشارهای به شیوههای مدیریت شهری کنونی و کاستیهای آن نیز نشده و از آنجا که این اشاره میتوانست برای نویسنده ـ به لحاظ صحت ادعایِ نوشتهاش ـ دردسرساز باشد، در کل عطایش را به لقایش بخشیده و نادیده گرفته است.
در ادامه به یک فقره از ناکارامدی و ضعف کنونی مدیران شهری اشاره میکنم و در میگذرم که این رشته سر دراز دارد: «رئیس کمیسیون حمل و نقل و عمران شورای شهر با تاکید بر اینکه شهرداری در 10 ماه گذشته نتوانسته حتی یک ایستگاه مترو افتتاح کند، گفت: مدیران مدام میگویند پول ندارند، اگر قرار بود مدیران قبلی نیز همهاش بگویند پول ندارند، همین خطوط را هم نداشتیم»(مشرق نیوز، 9 تیر 1397). توقف و تعطیلی پروژه هایی نظیر خط 7 مترو، ترمینال شرق، روگذر گیشا و یا اجرا و بازبینی طرح ترافیک جدید که مشخص شد منبعی برای کسب درآمد شهرداری است و اساساً دارای ضعفهای عدیدهای است، به روشنی نشان میدهد شهرداری توفیقی در بهبود وضعیت کلانشهر تهران نداشته است. البته شاید بتوان بر اساس رویکرد نویسندهیِ یادداشت یاد شده، تراژدی ـ کمدیِ داستانِ مدیریت جدید در رابطه با بارش برف سال گذشته در تهران که 2 تا 3 هزار نیرو و همچنین 63 پایگاه برفروبی در اختیار داشت را هم به موضوع بدهیها نسبت داد!!!.
در رابطه با بدهیهای شهرداری تهران هنوز عدد روشن و مشخص اثبات شدهای وجود ندارد، اما نویسنده با ذوقزدگی خاصی این موضوع را دلیل «زمینگیر شدن تهران» میداند. «بر اساس آخرین گزارش معاونت مالی و اقتصادی و همین طور بر اساس اعداد و ارقامی که در دفتر مالی ثبت شده است بدهی شهرداری تهران در مدیریت شهری قبلی 16 هزار میلیارد تومان بوده که بدهی شهرداری به بانکها و پیمانکاران بوده است ولی مدیریت فعلی شهر تهران حتی طرحهای نیمهتمام و در حال اجرا را نیز به بدهیهای شهرداری تهران اضافه کردند در صورتی که برای این طرحها سالانه در بودجه شهرداری اعتبار لازم پیشبینی میشود»(به نقل از معاون سابق برنامهریزی و امور شوراهای شهرداری تهران) . نویسنده یادداشت یاد شده، آگاهیِ نظریِ کافی نسبت به مدیریت مالی و اعتباری شهر نداشته و دچار خطاهای آشکار در تحلیل شده است.
چون بحث به این جا رسید، باید به موضوعِ دیگر نیز اشاره کنم که با آن چه گفته شد، بیربط نیست. بحث و تبادل نظر در زمینهیِ مدیریت شهری و چیرگی بر کاستیها و نارساییهایِ موجود در آن، هنوز در آغاز راه خود است و نیازمند توجه دقیق به ریشههایِ مشکلات است؛ حال با این وضعیت، نوشتههای آشفتهیِ اینچنینی نه تنها کمکی به فهم پیچیدگیهایِ مدیریت شهری نمیکند، بلکه به کاستیها و نارساییهایِ بیشتری دامن میزند. در ادامه دو پیشنهاد برای نویسنده یادداشت«اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته» دارم:
نخست ـ یکی از راهکارهایِ مهم در این زمینه، مطالعهیِ متونِ آکادمیک رجوع به کتابها و مقالاتی است که در راستایِ تبیین و تشریحِ بیشتر و دقیقترِ نظریهها و مفاهیم مرتبط با مدیریت و اقتصاد شهری است که رجوع به آنها میتواند در نوشتن متنهای دقیقتر و معتبرتر(به لحاظ علمی) رهگُشا باشد و از بروز اشتباههایِ آشکار جلوگیری کند.
دوم ـ در نوشتههای تحلیلی ـ علمی از غرضورزی سیاسی دوری کرد.
نوشتن دربارهیِ موضوعهایِ تخصصی در هر حوزهای، نیازمند تخصص است که در وضعیتی غیر از این، در انتقال درست و فهم مشکل، پیشرفتی صورت نخواهد گرفت و در برخی موارد به قهقرا نیز خواهیم رفت. از یادداشتِ «اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته» و نمونههایِ مشابه با آن، حتی اگر نان شهرتی پخته شود، اما لاجرم آبِ دانشی به دست نخواهد آمد.