کد مطلب: ۲۱۱۳۱۴۲
لینک کوتاه کپی شد
پاسخ دکتر علی اصغر قائمی‌نیا تحلیلگر مسائل اقتصادی به یادداشت بهروز ملکی تحلیلگر بازار مسکن

چرا یادداشت "اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته" وجهه علمی و منطقی ندارد؟

چرا یادداشت "اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته" وجهه علمی و منطقی ندارد؟

دکتر علی اصغر قائمی‌نیا تحلیلگر مسائل اقتصادی در پاسخی کوتاه به بهروز ملکی تحلیلگر بازار مسکن که نوشته‌ای با عنوان "اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته" نوشته بود، اثبات کرد که این یادداشت از وجاهت علمی و منطقی برخوردار نیست.

به گزارش « نود اقتصادی » دکتر علی اصغر قائمی‌نیا تحلیلگر مسائل اقتصادی در پاسخی کوتاه به بهروز ملکی تحلیلگر بازار مسکن که نوشته‌ای با عنوان "اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته" نوشته بود، اثبات کرد که این نوشته از وجاهت علمی و منطقی برخوردار نیست.

نوشته بهروز ملکی به این شرح است که "آنچه در سال ۹۶ تحویل شهرداری تهران شده است، ‏شهری بدهکار با صدها پروژه عمرانی نیمه‌تعطیل، به همراه طلبکاران متعدد است.

بدهی‌‌‌های به روز شده شهرداری تهران ۵۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده می شود! معنی این عدد این است که فرصت برنامه‌ریزی برای توسعه شهر تا سال‌ها از مدیریت شهری سلب شده است.

"مدیران جهادی" پیشین، کلنگهایی زده اند که تهران را زمینگیر کرده است، بااینحال هر از چندگاهی طلبکارانه از عملکرد درخشانشان سخن می رانند.

حداقل انتظار از رئیس شورا و شهردار پیشین این است که سکوت کنند."

اما پاسخ دکتر علی اصغر قائمی‌نیا تحلیلگر مسائل اقتصادی هم به شرح زیر است:

نوشته­یِ «اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته»(!!!)، توجه خود را بر دوران مدیریت شهریِ جهادی ـ بنابر تعبیر به­کار رفته در خود نوشته ـ معطوف کرده و سعی کرده است ناکارآمدیِ فعلیِ مدیریت شهری تهران را به مدیران پیشین مرتبط سازد.

صرف­نظر از این­که ربط کامل ناکارآمدی کنونیِ مدیریت شهری به گذشته بی­معناست و شاخصِ بدهی هم تنها شاخص سنجش کارآمدی یا ناکارآمدی نیست، در نوشته­یِ یاد شده، اشاره­ای به شیوه­های مدیریت شهری کنونی و کاستی­های آن نیز نشده و از آن­جا که این اشاره می­توانست برای نویسنده ـ به لحاظ صحت ادعایِ نوشته­اش ـ دردسرساز باشد، در کل عطایش را به لقایش بخشیده و نادیده گرفته است.

در ادامه به یک فقره از ناکارامدی و ضعف کنونی مدیران شهری اشاره می­کنم و در می­گذرم که این رشته سر دراز دارد: «رئیس کمیسیون حمل و نقل و عمران شورای شهر با تاکید بر این­که شهرداری در 10 ماه گذشته نتوانسته حتی یک ایستگاه مترو افتتاح کند، گفت: مدیران مدام می­گویند پول ندارند، اگر قرار بود مدیران قبلی نیز همه‌اش بگویند پول ندارند، همین خطوط را هم نداشتیم»(مشرق نیوز، 9 تیر 1397). توقف و تعطیلی پروژه هایی نظیر خط 7 مترو، ترمینال شرق، روگذر گیشا و یا اجرا و بازبینی طرح ترافیک جدید که مشخص شد منبعی برای کسب درآمد شهرداری است و اساساً دارای ضعف­های عدیده­ای است، به روشنی نشان می­دهد شهرداری توفیقی در بهبود وضعیت کلان­شهر تهران نداشته است. البته شاید بتوان بر اساس رویکرد نویسنده­یِ یادداشت یاد شده، تراژدی ـ کمدیِ داستانِ مدیریت جدید در رابطه با بارش برف سال گذشته در تهران که 2 تا 3 هزار نیرو و همچنین 63 پایگاه برف‌روبی در اختیار داشت را هم به موضوع بدهی­ها نسبت داد!!!.

در رابطه با بدهی­های شهرداری تهران هنوز عدد روشن و مشخص اثبات شده­ای وجود ندارد، اما نویسنده با ذوق­زدگی خاصی این موضوع را دلیل «زمین­گیر شدن تهران» می­داند. «بر اساس آخرین گزارش معاونت مالی و اقتصادی و همین طور بر اساس اعداد و ارقامی که در دفتر مالی ثبت شده است بدهی شهرداری تهران در مدیریت شهری قبلی 16 هزار میلیارد تومان بوده که بدهی شهرداری به بانک‌ها و پیمانکاران بوده است ولی مدیریت فعلی شهر تهران حتی طرح‌های نیمه‌تمام و در حال اجرا را نیز به بدهی‌های شهرداری تهران اضافه کردند در صورتی که برای این طرح‌ها سالانه در بودجه شهرداری اعتبار لازم پیش‌بینی می‌شود»(به نقل از معاون سابق برنامه‌ریزی و امور شوراهای شهرداری تهران) . نویسنده یادداشت یاد شده، آگاهیِ نظریِ کافی نسبت به مدیریت مالی و اعتباری شهر نداشته و دچار خطاهای آشکار در تحلیل شده است.

چون بحث به این جا رسید، باید به موضوعِ دیگر نیز اشاره کنم که با آن چه گفته شد، بی­ربط نیست. بحث و تبادل نظر در زمینه­یِ مدیریت شهری و چیرگی بر کاستی­ها و نارسایی­هایِ موجود در آن­، هنوز در آغاز راه خود است و نیازمند توجه دقیق به ریشه­هایِ مشکلات است؛ حال با این وضعیت، نوشته­های آشفته­یِ این­چنینی نه تنها کمکی به فهم پیچیدگی­هایِ مدیریت شهری نمی­کند، بلکه به کاستی­ها و نارسایی­هایِ بیش­تری دامن می­زند. در ادامه دو پیشنهاد برای نویسنده یادداشت«اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته» دارم:

نخست ـ یکی از راه­کارهایِ مهم در این زمینه، مطالعه­یِ متونِ آکادمیک رجوع به کتاب­ها و مقالاتی است که در راستایِ تبیین و تشریحِ بیش­تر و دقیق­ترِ نظریه­ها و مفاهیم مرتبط با مدیریت و اقتصاد شهری است که رجوع به آن­ها می­تواند در نوشتن متن­های دقیق­تر و معتبرتر(به لحاظ علمی) ره­گُشا باشد و از بروز اشتباه­هایِ آشکار جلوگیری کند.

دوم ـ در نوشته­های تحلیلی ـ علمی از غرض­ورزی سیاسی دوری کرد.

نوشتن درباره­یِ موضوع­هایِ تخصصی در هر حوزه­ای، نیازمند تخصص است که در وضعیتی غیر از این، در انتقال درست و فهم مشکل، پیش­رفتی صورت نخواهد گرفت و در برخی موارد به قهقرا نیز خواهیم رفت. از یادداشتِ «اقتصاد شهری تهران، دربند گذشته» و نمونه­هایِ مشابه با آن، حتی اگر نان شهرتی پخته شود، اما لاجرم آبِ دانشی به دست نخواهد آمد.

دیدگاه