هشدار مهم درباره افزایش قیمت بنزین / خودروهای ایرانی دو برابر دنیا میسوزانند
مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده ادامه مصرف بالای بنزین میتواند ایران را مجبور به واردات کند؛ موضوعی که استقلال اقتصادی را تهدید میکند.
ایران در دهههای گذشته، همواره با چالشی مزمن در حوزه مصرف و تولید بنزین روبهرو بوده است. مصرف روزانه بیش از ۱۳۴ میلیون لیتر در حالیکه ظرفیت تولید تنها حدود ۱۱۵ میلیون لیتر برآورد میشود، به معنای ناترازی روزانه حدود ۲۰ میلیون لیتر است؛ شکافی که نه تنها بر بودجه عمومی فشار وارد میکند، بلکه امنیت انرژی کشور را نیز تهدید میسازد.
دولت چهاردهم با درک این وضعیت، تصمیم گرفته نظم تازهای به اقتصاد سوخت کشور ببخشد، نظمی که تکیهگاه آن سهنرخی شدن بنزین است، مدلی که میکوشد میان مصرف منطقی، قیمت واقعی و عدالت اجتماعی توازن برقرار کند.
سیاستگذار و عقلانیت اقتصادی
بر اساس اعلام مقامات وزارت نفت و کارشناسان اقتصادی، در این طرح هیچ تغییری در سهمیه یارانهای خانوارها رخ نخواهد داد. کارتهای سوخت شخصی همچنان اعتبار ماهانه خود را با همان نرخ پیشین حفظ میکنند. نرخ دوم یعنی قیمت آزاد با کارت شخصی نیز ثابت میماند.
تنها تغییر در نرخ سوم است؛ قیمتی که مربوط به سوخت عرضهشده از کارت جایگاههاست و اندکی افزایش مییابد تا رفتارهای پرمصرف کنترل شود.
این اصلاح کوچک اما هدفمند، با بهرهگیری از رویکردی علمی و دادهمحور طراحی شده و قصد دارد نه درآمدزایی فوری، بلکه اصلاح بلندمدت ساختار مصرف انرژی را دنبال کند.
همانگونه که علیرضا مدبر کارشناس انرژی میگوید، این تغییر یک «تحول نرم و مؤثر» است که «با کمترین تغییر، بیشترین اثر را بر رفتار مصرفی جامعه خواهد گذاشت.»
سه نرخی برای سه هدف
تداوم حمایت اجتماعی: خانوارها همچنان سهمیه یارانهای خود را با همان قیمت گذشته دریافت خواهند کرد.
حفظ تعادل تولید و مصرف: با کنترل رفتارهای پرمصرف، شکاف میان تولید و مصرف بهتدریج کاهش مییابد.
تأمین منابع توسعهای: درآمد حاصل از نرخ سوم صرف نوسازی ناوگان حملونقل، گسترش سوختهای جایگزین و بهبود زیرساختهای توزیع خواهد شد.
در نتیجه، سیاست جدید نهتنها فشار جدیدی بر مردم وارد نمیکند، بلکه ساختاری اصلاحی ایجاد میکند که به نفع اکثریت جامعه است.
ناترازی بنزین و ضرورت اصلاح
کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس هشدار میدهند که تداوم الگوی فعلی مصرف، کشور را ناگزیر به واردات بنزین خواهد کرد؛ موضوعی که علاوه بر وابستگی ارزی، تهدیدی برای استقلال اقتصادی است.
محمد متقیان، کارشناس انرژی، در تحلیل خود میگوید: این ناترازی «ریشه در مصرف بالای خودروهای داخلی و فقدان انضباط قیمتی» دارد و طرح سهنرخی شدن «پاسخی عقلانی به این ناترازی ساختاری است.»
طبق دادههای رسمی، میانگین مصرف سوخت در خودروهای داخلی بین ۸.۵ تا ۱۰ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر است؛ در حالی که در کشورهایی چون ژاپن، کره جنوبی یا آلمان این عدد بین ۴.۵ تا ۵.۵ لیتر است؛ یعنی خودروهای ایرانی تقریباً دو برابر استاندارد جهانی بنزین مصرف میکنند.
افزون بر آن، بیش از ۱۴ میلیون موتورسیکلت بنزینی در کشور وجود دارد که دستکم ۱۰ میلیون دستگاه از آنها فرسوده و پرمصرف هستند. این آمار نشان میدهد که بخشی عظیم از سوخت کشور عملاً در موتورهایی میسوزد که بهرهوری پایینی دارند.
اصلاح قیمت؛ نه تنبیه بلکه آموزش اقتصادی
در دهههای اخیر، قیمت بنزین در ایران عملاً زیر سطح واقعی نگه داشته شده است. نتیجه روشن است: شکلگیری الگویی از مصرف افسارگسیخته.
درحالیکه در اغلب کشورها قیمت انرژی بازتابدهنده هزینه واقعی تولید و انتقال است، در ایران «سیگنال قیمتی» از کار افتاده و انگیزهای برای صرفهجویی باقی نمانده است.
اکنون نرخ سوم، همانند چراغ زردی در ترافیک اقتصادی کشور، هشدار میدهد که عبور از سقف ۱۶۰ لیتر در ماه دیگر مصرف منطقی نیست.
این نرخ، در منطق سیاستگذاری، درس جدیدی برای جامعه است: هر مقدار مصرف بیش از حد متعارف، هزینهای مضاعف برای کشور دارد، از فشار بر پالایشگاهها تا آلودگی هوا و کسری بودجه انرژی. در واقع، قیمت واقعی به ابزار آگاهی تبدیل میشود، نه تنبیه.
فرسودگی ناوگان؛ دشمن پنهان انرژی
سهنرخی شدن بنزین زمانی میتواند اثرگذاری کامل داشته باشد که همزمان با آن، نوسازی ناوگان حملونقل عمومی و شخصی نیز پیش رود.
رضا پدیدار، عضو اتاق بازرگانی و کارشناس انرژی، در این باره تأکید میکند: «اگر وضعیت خودروها و موتورسیکلتهای فرسوده سامان نیابد، هر طرح قیمتی نیمهکاره خواهد ماند.»
او یادآور میشود که تنها ۱۰ میلیون موتورسیکلت فرسوده سالانه صدها میلیون لیتر بنزین را بدون بازده واقعی میسوزانند. به همین دلیل، دولت باید بخشی از درآمد حاصل از نرخ سوم را صرف از رده خارج کردن وسایل نقلیه فرسوده کند و از تولید خودروهای کممصرف حمایت نهادینه نماید.
گازسوز کردن خودروها؛ ظرفیت فراموششده
یکی از مکملهای راهبردی طرح سهنرخی، بازفعال سازی سیاست دوگانهسوز کردن خودروها است. این ایده که در اوایل دهه ۱۳۸۰ مطرح شد، به دلیل کمبود جایگاه و اطلاعرسانی ضعیف در جامعه نهادینه نشد. اما امروز شرایط متفاوت است:
شبکه گاز کشور گستردهتر شده، زیرساختهای CNG در حال بازسازی است و قیمت گاز نسبت به بنزین مقرونبهصرفهتر بهنظر میرسد.
در چنین فضایی، آگاهیبخشی عمومی درباره مزایای استفاده از گاز طبیعی فشرده میتواند رفتار مصرفی مردم را تغییر دهد. همانطور که متقیان تأکید میکند: «طرحی موفق است که با مردم گفتوگو کند، نه فقط با قیمتها.»
بدون این اعتمادسازی، اصلاح قیمتی صرف نتیجهای ندارد. جامعه باید بداند که مصرف سوخت پاکتر به سود سلامت، اقتصاد خانوار و آینده کشور است.
اقتصاد رفتاری انرژی؛ از دستور تا درک عمومی
سیاست انرژی تنها مجموعهای از عدد و تعرفه نیست، بلکه فرآیندی رفتاری است. تجربه نشان داده است که هرگاه اصلاح قیمتی با گفتوگوی شفاف و آموزش عمومی همراه شده، جامعه نهتنها دچار شوک نشده، بلکه از سیاست جدید استقبال کرده است.
سهنرخی شدن بنزین، اگر با اطلاعرسانی مستمر همراه شود، میتواند اثر آموزشی عمیقی بهجا بگذارد.
پیشنهاد کارشناسان بر راهاندازی «سامانه رصد مصرف» است؛ پلتفرمی که هر شهروند بتواند الگوی مصرف ماهانه خود را مشاهده و با میانگین ملی مقایسه کند. چنین شفافیتی موجب احساس مالکیت و مسئولیت در مصرف بنزین خواهد شد و تغییر رفتار را به حرکتی خودجوش تبدیل میکند.
درآمدهای تازه برای توسعه پایدار
یکی از نگرانیهای عمومی همواره این بوده که درآمد حاصل از اصلاحات قیمتی چه میشود. در طرح جدید، دولت تصریح کرده که منابع حاصل از نرخ سوم صرف توسعه ناوگان حملونقل عمومی، نوسازی جایگاهها و بهبود شبکه توزیع خواهد شد.
بهبیان دیگر، این درآمد نه صرف هزینههای جاری، بلکه در مسیر سرمایهگذاری پایدار در حوزه انرژی تخصیص خواهد یافت.
کارشناسان این روش را شکلی از باز توزیع عادلانه یارانه پنهان میدانند. بهویژه آنکه بخش عمده جامعه، مصرفی کمتر از ۶۰ لیتر در ماه دارد و بیشترین استفاده از یارانه انرژی به دهکهای برخوردار تعلق میگیرد. نرخ سوم در واقع ابزاری است برای بازگرداندن بخشی از یارانه از پرمصرفها به نفع اکثریت جامعه.
امنیت انرژی؛ چشماندازی فراتر از قیمت
سهنرخی شدن بنزین علاوه بر ابعاد اقتصادی، پیامد مهمی در حوزه امنیت انرژی دارد. وقتی الگوی مصرف داخلی کنترل و هماهنگ با ظرفیت تولید شود، شبکه عرضه کشور پایدارتر میماند.
به گفته علیرضا مدبر، این سیاست «تضمینکننده استمرار عرضه برای مناطق دورافتاده» است و از فشار بر نیروگاهها و پالایشگاهها میکاهد. در واقع، نرخ سوم به عنوان دریچه ایمنی سیستم انرژی عمل میکند که مانع از هدر رفت منابع در سطح ملی میشود.
پشتیبانی اجتماعی، کلید موفقیت طرح
مثل هر اصلاح ساختاری دیگر، موفقیت این طرح نیز وابسته به اعتماد عمومی است. اگر شهروندان بدانند دولت در کنار مردم ایستاده و قصد ندارد بار تازهای بر دوش آنان بگذارد، اصلاح قیمتی نه تهدید بلکه امید تلقی خواهد شد.
رسانهها، کارشناسان و فعالان مدنی نقش مهمی در انتقال صحیح مفاهیم دارند. اطلاعرسانی دقیق درباره اینکه سهمیهها حفظ میشود و افزایش قیمت صرفاً در کارت جایگاه است، میتواند از شکلگیری شایعات و نگرانیها جلوگیری کند.
هدف نهایی سیاست سهنرخی، تغییر نگاه جامعه از «ارزانی ظاهری» به «هزینه واقعی» است. در نظام اقتصادی مدرن، ارزانی بیمنطق تنها به اتلاف منابع و آلودگی بیشتر منجر میشود.
با اجرای این طرح، مردم درمییابند که صرفهجویی در مصرف سوخت نه نشانه محدودیت، بلکه نشانه بلوغ اقتصادی است.
بهعبارتی، کشور از مرحله مصرفگرایی سوخت وارد مرحله مدیریت آگاهانه انرژی میشود، گامی که میتواند دهه آینده ایران را در مسیر عدالت، بهرهوری و پایداری انرژی قرار دهد.
اصلاحی کوچک، تحولی بزرگ
سهنرخی شدن بنزین در نگاه نخست، تغییری جزئی در عدد قیمت است، اما در واقع تحولی ساختاری در نظام انرژی کشور محسوب میشود. این طرح، همزمان با حفظ سهمیه مردمی، پیامهای روشنی دارد:
-
مصرف باید منطقی و مسئولانه باشد؛
-
یارانه باید به مستحق برسد، نه پرمصرف؛
-
منابع باید در خدمت توسعه زیرساخت قرار گیرد، نه اتلاف.
نرخ سوم، نقطه آغاز بازگشت تعادل به معادله انرژی کشور است؛ تلاشی برای هماهنگی میان مصرف و تولید، میان عدالت و کارایی و میان نیاز امروز و آینده فرزندان این سرزمین.
دولت چهاردهم با این سیاست نشان داده که اصلاح ساختار انرژی را نه با شوک، بلکه با تدبیر و آیندهنگری پیش میبرد؛ راهی که اگر با همراهی مردم ادامه یابد، میتواند از ایران الگویی از مدیریت هوشمند انرژی در جهان در حال توسعه بسازد.