خسروجردی: دولت در صنعت نفت به بخش خصوصی اهمیت نمیدهد

یک فعال صنعت نفت افزود: عملکرد دولت به ویژه در زمینه انرژی چندان مثبت نیست/ بعدی می دانم نفت ایران بازارهای قبلی خود را پیدا کند/ استفاده نکردن از ظرفیتهای بخش خصوصی از کارهای بد دولت بود
به گزارش «نسیم» روزنامه جهان صنعت نوشت: باز هم ترازوی داوری را به کارشناسان و مدیران بخش خصوصی دادیم تا با به نقد گذاشتن کارنامه دولت یازدهم، باب پیشنهادات به دولت و بخش دولتی را هموار کرده و آیندهای بهتر را برای فرزندان این سرزمین رقم بزنند. در شمارههای گذشته، با تعدادی از نمایندگان خانه ملت به گفتوگو نشستیم و نظرات آنها را در زمینههای مختلف جویا شدیم.
اما بخش خصوصی از این مناظره به دور بود. به همین جهت بر آن شدیم تا در این راستا با حسن خسروجردی، رییس پیشین اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی و نیز رییس شورای مشترک ایران و آفریقا، گپی صمیمانه و کوتاه داشته باشیم.
خسروجردی، عملکرد دولت به ویژه در زمینه انرژی را چندان مثبت نمیبیند.
به عنوان یکی از نمایندگان بخش خصوصی به ویژه در حوزه پتروشیمی، نظرتان در خصوص کارنامه و عملکرد دولت در حوزه نفت و انرژی چیست؟
من کارنامه دولت را در زمینه نفت، گاز و پتروشیمی در برخی از حوزهها، هرچند کمی آرامش ایجاد کردند ولی کلا خیلی موفق نمیبینم. البته نه اینکه ایراد تنها از دولت باشد، بلکه با توجه به اینکه بازار جهانی نیز کمی اوضاعش به هم خورده، میتوان چنین نتیجه گرفت که امکان اعمال سیاستهایی که موردنظر بود، نیست.
مثلا فکر میکردند که شرکتهای بزرگ داخل کشور میشوند و سرمایهگذاری میکنند و... که نشد. به هر حال شاید این مساله باعث شد تا دولت پشتیبانی خود از برخی بخشهای خصوصی کوچکتر را کم کند یا حداقل محلی از اعراب برایشان نداشت. حتما نتوانستند نظر اینها را جلب کنند که البته بخشی از این مساله به سیاستهای آن شرکتها برمیگردد که شاید منافعشان در دیگر کشورهای رقیب موجب شد خیلی پا جلو نگذارند.
در بخش توسعهای به خاطر کمبود سرمایه، بالاخره محدودیتهایی وجود داشت که باعث شد طرحهایی را که در ذهن داشتند، غیر از آنهایی که از 8، 9 یا 10 سال پیش شروع شده بود، مثل بعضی بخشهای پارسجنوبی که افتتاح آنها در این دوره انجام شد، نتوانند به انجام برسانند که در حقیقت خیلی موفقیتآمیز نبود.
البته تلاش کردند پروژههایی که از قبل شروع شده بود، زودتر وارد شبکه شود، مثل افزایش تولید گاز که چیزی حدود 70 تا 100 میلیون مترمکعب به ظرفیت گازی کشور اضافه شده است.
البته این کار از گذشته شروع شده بود ولی خب به هر حال آقایان تلاش کردند تا بلکه به سرعت آن را عملیاتی و یک پوئن مثبت به کارنامه خود اضافه کنند که البته در این قسمت، موفق هم عمل کردند.
در بخش تولید و صادرات چه عملکردی داشتند؟
در بخش استخراج، تولید و صادرات نفت که به هرحال و با وجود موافقتنامه جدید با گروه 1+ 5، تنشهای مخالف تا حدی کمتر شده است اما به خاطر خرابی بازار، امکان اینکه بتوانند نفت خود را جایگزین کرده یا بازارهای قبل را به دست آورند تا الان که نشده و از این به بعد هم بعید میدانم چنین اتفاقی رخ دهد. در بخش فرآوردهها، به طور مثال در بخش مازوت از وقتی قیمت نفت کاهش پیدا کرده است، بازدهی کمتر شده است. پیش از این، پالایشگاهها بخش عمدهای از مازوت را میگرفتند و با سیستم کراتینی که داشتند، آن را قاطی نفتخام میکردند و به فروش میرساندند، چون بازار بسیار خوبی داشت ولی الان به علت کاهش بهای نفت، تبدیل آن به مازوت که فرآورده سبکتری است کمی دشوارتر شده و دیگر مقرون به صرفه نیست. به همین دلیل انگیزه هم برای این کار کمتر و به همان نسبت، بازار هم ضعیفتر شده است. در بخش اصلاحسازی پالایشگاهها، پالایشگاه آبادان، شازند، اراک و... به هرحال کار تا اندازهای از قبل شروع شده بود، ولی تلاش کردند و موفق شدند کار را تا حدی وسعت بخشند. بالاخره در همین حد هم خوب بوده که به عنوان یک کارنامه تعریف کردند و پشت گوش نینداختند. اینها همه
اتفاقات مثبت است. در مجموع، من معدل را مثبت نمیبینم اما در عین حال نمیخواهم بگویم که دولت مقصر است. چون واقعا بخش مهمی از این قضیه به وضعیت بازار جهانی و افتوخیزهای اقتصادی در دنیا و نبود سرمایه بازمیگردد. شاید هر دولت دیگری هم بود، همین اتفاقات میافتاد.
در مورد تعامل با بخش خصوصی چه....
اما استفاده نکردن از ظرفیتهای بخش خصوصی از کارهای بد دولت بود. آنها میتوانستند از ظرفیتهای بخش خصوصی در قالب کنسرسیومها استفاده کرده و از شرکتها و دولت پشتیبانی کنند، سرمایههای کوچک را دور هم جمع کنند و با ایجاد یک سینرژی مثبت، کارهای گروهی بزرگی را انجام دهند، این دیگر برعهده دولت بود که به خوبی از این بخشها حفاظت و حمایت نکرد به خاطر اینکه اعتقاد نداشتند. مدیریت نفت اعتقادی به این قسمت نداشت در نتیجه خیلی هم روی این قسمت کار نکرد. به این ترتیب این ظرفیتها هدر رفت.
اگر بخش خصوصی کاری را که مربوط به خودش و در حوزه کاری خودش است، میتواند انجام دهد و در دوره تحریم توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد، پس طبیعتا در بخشهای دیگر هم میتوانست راه خود را پیدا کند اما این بخش را به طور کلی ندید گرفتند.
شاید به خاطر عدم اعتمادی است که با کارهای عدهای در این بخش به وجود آمده و مانند آفتی، ریشه این هم نوایی را خشکانده است؟
عدم اعتماد همیشه هست و تاثیر هم داشته ولی به مصداق آن ضربالمثل که «دزد» همیشه در طول تاریخ بوده، هست و خواهد بود، نباید کار را روی زمین میگذاشتند. این فقط مختص کشور یا سرزمین ما نیست. این «دزد» و تلاش وی برای آسیب رساندن به دوستی بخش دولتی و خصوصی در همه جای دنیا و در هر کشوری وجود دارد. ولی آیا میتوان به این دلیل، بحث بیاعتمادی را به فضای کشور و به ویژه به فضای اقتصادی کشور بکشانیم و با این بهانه، گروههای دلسوز و حامی دولت و مردم را نادیده بگیریم؟! هرگز.
مگر کشورهای پیشرفته دزد ندارند؟ یا سوءاستفاده گر ندارند؟ ولی بالاخره یک شرکتهایی را اعتبارسنجی میکنند. شرکتها یا خودشان به تنهایی اعتبار لازم را برای انجام کارها فراهم میکنند یا اگر نمیتوانند سعی میکنند 10 تا 20 تا از این شرکتهای کوچک را دور هم جمع کنند تا بتوانند با اعتبار به دست آمده، کنترل پروژهها را در دست گرفته و آنها را به سرانجام برسانند. دولت هم در خیلی از این بیاعتمادیها حق دارد ولی باید از یک راه درست، «سره» را از «ناسره» تشخیص داده و دست دوستی به سوی بخش خصوصی دراز کند تا با کمک هم بتوانند کارهای بزرگ انجام دهند.