«ایران، بیبرنامهترین نظام سیاسی خاورمیانه از نگاه چین»؛ آسیبشناسی روابط تهران و پکن در نشست تخصصی/ تأکید بر عدم شناخت واقعبینانه از پکن و نیاز به «ابتکارات مکمل»
نشست تخصصی «آسیبشناسی روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری خلق چین» با حضور کارشناسان و اساتید باسابقه در امور چین، از جمله آقای حسین ملائک (سفیر اسبق ایران در چین) و آقای حسین قاهری (ریاست محترم اندیشکده مطالعات راهبردی ایران و چین) برگزار شد تا مشکلات همکاریها و ابعاد مغفول مانده در این روابط مورد تحلیل قرار گیرد. نکته محوری که در این نشست مورد تأکید قرار گرفت، این بود که شناخت ایران نسبت به چین چقدر با واقعیت منطبق است؟. به گفته کارشناسان، بخشی از انتظارات در این حوزه، گاهی اوقات «فانتزی» بوده و منطبق با واقعیت چین نیست.
آقای قاهری اظهار داشت که مشکل ایران فراتر از صرف بیبرنامگی است، بلکه ما «روایت چین» خود را ننوشتهایم و جایگاه خود را در تعاملات چین نمیدانیم.
حسین ملائک نیز تأکید کرد که از نظر چینیها، نظام سیاسی ایران، بیبرنامهترین نظام سیاسی در منطقه و خاورمیانه است. روابط ایران با چین اغلب مبتنی بر «دیپلماسی اضطراری» بوده است؛ یعنی زمانی که ایران به بنبست رسیده، چین را به عنوان یک آلترناتیو در نظر گرفته است.
تصویر متناقض ایران: ایران در رابطه با جایگاه خود در چین، بین دو حالت خودشیفتگی (که فکر میکنیم اگر نفت ما نباشد، چین نابود میشود) و خودباختگی (که فکر میکنیم هیچ هستیم) در نوسان است. این در حالی است که سهم فروش نفت ایران به چین دقیقاً معادل با آنگولا است.
انتظارات چین: استاتیک و بدون انحصار
نیازهای چین از ایران در سه بخش «استاتیک» (نیازهای ثابتی که منحصر به ایران نیست) خلاصه میشود:
- انرژی:تأمین نفت و گاز؛ اگرچه چین تمایلی ندارد اتکای خود را به یک کشور محدود کند و انرژی را از منابع متعددی مانند عراق، نیجریه یا سودان نیز تأمین میکند.
- بازار: ایران بازاری برای صدور کالا و خدمات چینی است.
- صحنه بینالمللی: همکاری در مجامع بینالمللی مانند سازمان ملل و رای دادن همسو
مهمترین بخش چالشبرانگیز در روابط، عامل ژئوپولیتیک است. کارشناسان اشاره کردند که دیدگاههای ژئوپولیتیک چین، روسیه، آمریکا و ایران نسبت به مسائل جهانی بسیار متفاوت است.
تنها جایی که چین و ایران دیدگاه نزدیکی دارند، تعریف مشترک آنها از هژمونی آمریکا در جهان است. تأکید شد که ایران باید بتواند از این فرصت محدود برای همکاری با چینیها بهره ببرد.
موانع ساختاری داخلی از دیدگاه چین
چین به دلیل مشکلات ساختاری ایران، با سختی با تهران کار میکند و ایران را شریک بسیار ارزانی برای خود میداند .
توانایی پایین در جذب سرمایه: چینیها میتوانند به راحتی به ایران بفروشند و امتیازات زیادی بگیرند، اما به سختی میتوانند با ایران پیش بروند.
مشکل بیپولی و پرداخت: ناتوانی نظام مالی ایران در کسب درآمد و بیپولی برای چینیها مهم است. به عنوان مثال، در پروژههای ریلی، ایران نمیتواند چگونگی پرداخت پول پروژهها را مشخص کند .
مدیریت ضعیف: در مقابل مدیریت قدرتمند و سازماندهی قوی چینیها، مدیریت «یلخی» ایران باعث میشود که ایران در مقابل این ساختار هضم شود.
حسین قاهری:
مسئله CIPS:عدم وصل شدن ایران به سیستم مالی بینالمللی چین (CIPS) علیرغم توانایی این سیستم برای اتصال به کشورهایی مانند کره شمالی (با وجود تحریمها)، ناشی از عدم شناخت ایران از ساختار سه لایه بانکداری و سیستمهای مالی خارج از سوئیفت است. تأکید شد که اگر تحریمها نیز فردا برداشته شود، به دلیل عدم ایجاد زیرساختهای مالی داخلی، امکان وصل شدن کامل وجود نخواهد داشت.
مسیر جدید: کریدورهای دیجیتال و خطر جغرافیای نامرئی
در این نشست اشاره شد که دوران کریدورهای فیزیکی (کوریدور) به پایان رسیده است و تمرکز بر حوزه دیجیتالیزه شدن روابط قرار دارد.
ابتکار جاده ابریشم دیجیتال (DSR) با سرعت بالایی در حال پیشروی است. کشورهای حاشیه خلیج فارس اکنون میزبان خطوط فیبر نوری شده و به شرکای گرانبهای چین در حوزه فینتک تبدیل شدهاند. اگر ایران نتواند ابتکاراتی مکمل راهبردهای کلان چین ارائه دهد، ممکن است به عنوان یک جغرافیای نامرئی باقی بماند که نقشی در این ابتکارات ندارد.
پیشنهادات برای افزایش وزن ایران
به منظور افزایش وزن و تأثیرگذاری ایران و خروج از وضعیت شریک ارزان پیشنهادات زیر مطرح شد:
- جذب صنایع کارگری: پذیرش پیشنهاد چین مبنی بر انتقال صنایع کاربر (کارگری) به ایران (مانند آنچه چین با پاکستان و قزاقستان انجام داده است.
- ورود به زنجیره ارزش خودرو: سرمایهگذاری جدی چینیها در ایران برای تولید خودرو و ورود ایران به زنجیره ارزش چین که میتواند سرریز تکنولوژیک و مدیریتی بالایی داشته باشد .
- جذب «قایقهای تندرو سرمایه»:ایجاد سازوکار مستقیم برای جذب سرمایهگذاریهای کوچک بنگاههای اقتصادی چینی که میتوانند در مناطق آزاد یا شهرکهای صنعتی ایران کارگاههای کوچک راهاندازی کنند، زیرا این سرمایهها ریسک کمتری دارند.
حسین قاهری تأکید کرد که چین راههایی را برای تعامل باز گذاشته است (مانند سیستمهای پرداخت خرد برای مسافران و تجار) و نباید صرفاً به دنبال بهانه برای انجام نشدن کار بود. در نهایت، برای جذب سرمایهگذاران، نیاز است که قوانین دست و پا گیر داخلی (مانند تخصیص ارز و مجوزهای طولانی) که امضاهای طلایی نامیده شد، برطرف گردند.


