سهم دری نجفآبادی و پورابراهیمی در تصمیمات اقتصادی بیشتر از نیلی است

سرزعیم گفت: با توجه به این که عمده سیاستهای مالی در سازمان برنامه و بودجه و عمده سیاستهای پولی در بانک مرکزی دنبال میشود. تصور من این است که برای وزارت اقتصاد انتخاب یک مدیر قوی بهتر از یک اقتصاددان دارای نظریه باشد.
دکتر علی سرزعیم اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتگوی تفصیلی با « نود اقتصادی » در خصوص تیم اقتصادی دولت دوازدهم اظهار کرد: آقای طیبنیا به لحاظ شخصی انسان بسیار شریفی بوده و وزیر سالم و فعال و خوش فکری بودند، اما به لحاظ عملکردی ابتدا باید جایگاه وزارت اقتصاد را خوب تحلیل کنیم.
وی افزود: من فکر میکنم وزارت اقتصاد بیش از این که در شان سیاستگذاری باشد، شان اجرایی قوی دارد. زیر مجموعههای خیلی زیادی در این وزارتخانه قرار دارد. بنابراین به کسی بیشتر نیاز است که از نظر اجرایی قوی باشد.
وزارت اقتصاد نیاز به یک مدیر قویتر داشت
این اقتصاددان عنوان کرد: با توجه به این که عمده سیاستهای مالی در سازمان برنامه و بودجه و عمده سیاستهای پولی در بانک مرکزی دنبال میشود. تصور من این است که برای وزارت اقتصاد انتخاب یک مدیر قوی بهتر از یک اقتصاددان دارای نظریه باشد.
سرزعیم گفت: اگر یک اقتصاددان خوب داشته باشیم و یک مدیر خوب پیشنهاد من این است که اقتصاددان خوب به بانک مرکزی و یا سازمان برنامه و بودجه برود و مدیر خوب مجموعه عریض و طویل وزارت اقتصاد را اداره کند.
وی بیان کرد: انتخاب آقای کرباسیان انتخاب خوبی است البته باید در عمل همه چیز را دید. باید یک تا دو سال صبر کرد و دید ایشان میتواند از مهارتهای مدیریتیش در وزارت اقتصاد استفاده کند و همان تغییراتی را که در گمرک ایجاد کرد را در وزارت اقتصاد هم ایجاد کند یا نه.
مهارت سیاسی نوبخت و سیف از نیلی و نهاوندیان بیشتر است
این استاد دانشگاه گفت: من خودم هنوز در مورد رفتن آقای طیبنیا از دولت قانع نشدم. ولی فکر میکنم بخشی از موفقیت سیاسی در دولت به این مربوط است که کارایی هر فرد در دولت خوب باشد. بخشی هم به این مربوط است که بتواند مهارت سیاسی خوبی داشته باشد. مهارت سیاسی آقای نوبخت و آقای سیف از دکتر نیلی و آقای طیبنیا بیشتر است. به همین دلیل گروه اول در دولت ماندگار شدند و گروه دوم یا سمتی نگرفتند و یا از دولت رفتند.
سرزعیم تصریح کرد: احساس میکنم تیپ آقای دکتر طیبنیا بیشتر تیپ یک اقتصاددان است تا تیپ یک مدیر. جای درستتری که میشد از آقای طیبنیا استفاده کرد سازمان برنامه و بودجه بود نه وزارت اقتصاد. در ارزیابی تیم اقتصادی دولت باید به قدرت سازمانی توجه کنیم. قدرت سازمانی خیلی خیلی مهم است و اصلا نباید آن را دست کم بگیریم. داشتن قدرت سازمانی فرق میکند با کسی که هر ده روز یکبار میتواند رئیس جمهور را ببیند و با ایشان صحبت کند.
وی گفت: آقای نوبخت با تمام ارکان نظام جلسه دارد. آقای نیلی و آقای نهاوندیان تنها یک مزیت بزرگ دارند و آن هم دسترسی ویژه به آقای رئیس جمهور است. آنها یک صدا هستند در کنار صداهای دیگر. منطقی این است کسانی که قدرت تصمیم گیری داشتند و دارند باید در مورد شرایط اقتصادی کشور پاسخگو باشند. مقاطعی که افراد در موقعیت کارشناسی هستند را با مقاطعی که در موقعیت تصمیم گیری هستند مقایسه نکنید.
این اقتصاددان با بیان مثالی در این زمینه اظهار کرد: من یک ادعایی میکنم که شاید شما به آن بخندید ولی من به این ادعا باور دارم. سهم آقای مرتضی نبوی، دری نجف آبادی و آقای پورابراهیمی در تصمیمات اقتصادی کشور بیشتر از خیلی اقتصاددانان مطرح نظیر دکتر طبیبیان و دکتر نیلی بوده است. امثال دکتر نیلی و آقای طبیبیان یک بار هم عضو شورای پول و اعتبار هم نبودهاند جز اخیرا که دکتر نیلی بالاخره به عضویت درآمد.
امثال دکتر نیلی مجال ورود به موقعیت تصمیم گیری را پیدا نکردند
سرزعیم گفت: به برخی از افراد مثل دکتر نیلی این مجال داده نشد که از موقعیت تحلیلگیری وارد موقعیت تصمیم گیری شوند. کسی که تصمیم میگیرد باید پاسخ دهد نه کسی که تحلیل می کند. حالا سوال اینجاست که امثال دکتر نیلی چقدر در موقعیت تصمیم گیری بودند که امروز پاسخگو باشند. آقای دکتر نیلی تا قبل از دولت آقای روحانی حداکثر سمتی که داشتند معاون اقتصادی سازمان برنامه و بودجه بوده است. آن هم در دو سالی که آقای نجفی رئیس سازمان برنامه بودند. برای من عجیب است که کل پرونده عملکرد اقتصادی دوره آقای خاتمی و آقای هاشمی به پای ایشان نوشته میشود در حالیکه دیگران مسئولیت اجرایی و تصمیم گیری داشتند.
وی عنوان کرد: امثال آقای دکتر نیلی و کلا نظام کارشناسی لایحه برنامه را در سازمان برنامه مینوشتند، بعد به دولت میآمد و دچار تغییرات اساسی میشد، سپس در مجلس به کلی تغییر می کرد، بعد هر چه رخ داده به پای کارشناسان و نظام کارشناسی سازمان برنامه و بودجه نوشته می شود. آیا این درست است؟ آقای جواد لاریجانی در تغییرات لایحه برنامه سوم توسعه در صحن علنی مجلس بسیار موثر بود. ولی در حال حاضر رفتهاند و عقب نشستهاند و کسی توجه ندارد که چقدر در عقب افتادن 10 ساله اصلاح قیمت سوخت اثر داشتهاند. کسی از نقش ایشان واخواست نمی کند ولی یک عده می گویند که چرا دکتر نیلی یا دکتر طبیبیان و امثالهم مسئولیت وضع موجود را بر عهده نمی گیرند؟
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: من یادم هست آقای مرتضی نبوی، آقای ناطق نوری و آقای دری نجف آبادی پس از تصویب نهایی برنامه سوم در مجلس با تغییرات فراوان با افتخار مصاحبه کردند و گفتند که مردم نگران نباشید، ما نگذاشتیم قیمت بنزین گران شود. حالا این افراد و آقای لاریجانی باید در مورد آلودگی هوا پاسخ دهند. آیا این انصاف است که این مسئله را متوجه کارشناسان سازمان برنامه و بودجه کنیم؟
سرزعیم گفت: در وهله اول هرکس که قدرت تصمیم گیری دارد باید پاسخگو باشد. البته هیچ کس را نباید رها کنیم هر کس به سهم خود باید مسئولیت بپذیرد. کسی که فکر تزریق کرده مثل دکتر غنینژاد نیز سهم مشخصی در وضع موجود دارد و باید این سهم را مشخص کرد. ولی باید دید مشکلات امروز چقدر ناشی از فکر بد بوده و چقدر ناشی از اجرا و تصمیمات بد. اگر این تقسیم بندی را مشخص کنیم، آن وقت من اشکالی نمیبینم که سهم دکتر نیلی و دیگر اساتید هم مشخص شود.
به نیلی و نهاوندیان عناوین بزرگ دادند اما قدرت تصمیم گیری داده نشد
وی تصریح کرد: به امثال آقای دکتر نیلی و آقای نهاوندیان عناوین بزرگی مثل دستیار ویژه و یا معاون اقتصادی را دادند ولی قدرت تصمیم گیری به آنها داده نشد. در حال حاضر کسان دیگری در دولت تصمیم میگیرند ولی آقای نهاوندیان و آقای نیلی باید پاسخگو باشند.
این اقتصاددان گفت: یک ایده برای اینکه به اجرا برسد از کانالهایی رد میشود که هر کدام قدرت وتو دارند. شما تصور نکنید که اگر آقای نهاوندیان یک ایده خیلی خوب داشته باشد میتواند آن را لزوما به تصویب برساند. ممکن است معاون اول رئیس جمهور طرح ایشان را وتو کند، یا طرح ایشان در هیات دولت مطرح شود ولی یکی از اعضای دولت ناگهان جوکی تعریف کند و طرح را به یک مسئله مبتذل تشبیه کند و کل ایده لوث شود. خیلی سخت است که ایدهها به عمل برسند. معمولا این مسیر هموار و مستقیم نیست.
سرزعیم بیان کرد: من به همه کسانی که به عرصه سیاستگذاری میرسند میگویم که اگر یک درصد از ایدههای شما به مرحله عمل رسید خوشحال باشید، چون 99 درصد ایدهها فیلتر میشوند فارغ از اینکه آیا این فیلترشدن درست بوده یا غلط. دقیقا به همین دلیل برخی میگویند بهتر است خودمان سیاستمدار بشویم تا بتوانیم ایده هایمان را خودمان به مرحله اجرا برسانیم.
از احیای معاونت اقتصادی رئیس جمهور چیزی نمیفهمم
وی اظهار کرد: من در مورد احیای معاونت اقتصادی رئیس جمهور چیزی نمیفهمم. ما در سیستم کشورمان مدام در حال دور زدن هم هستیم. آقای خاتمی، آقای نجفی را به سازمان برنامه بودجه میبرد و به یکباره آقای مظاهری که نظرش با آنها مخالف بوده را وزیر اقتصاد میکند. رئیس جمهور باید یک نفر را قبول کند و ایشان را رهبر تیم اقتصادی کند و از او بخواهد که تیم اقتصادی را او بچیند. بعد هم خود آن فرد باید پاسخگو باشد. من نقش آقای نوربخش را زمانی که وزیر اقتصاد و یا رئیس کل بانک مرکزی نبود نمیفهمم، بنابراین نمیتوانم بگویم که اکنون آقای نهاوندیان مثل آقای نوربخش است یا نه.
این اقتصاددان با انتقاد از دادن پستهای مشاوره در کشور گفت: در کشور ما اگر میخواهیم از شر کسی راحت شویم وی را مشاور میکنیم. اگر کسی را میخواهیم محترمانه کنار بگذاریم پست مشاوره به او میدهیم. اگر میخواهیم کسی تا زمان بازنشستگی کار کند به او پست مشاوره میدهیم. اگر کسی رای نیاورد به او پست مشاوره میدهیم. این در حالی است که مشاور بودن یک نقش جدی است یعنی عقل منفصل است و فراغتی دارد که به کارهایی برسد که یک مدیر خودش نمی رسد یا مجموعه از دانش یا تجربه دارد که خود مدیر ندارد و با این مشاوره می تواند از آن اندوخته بهره ببرد.
متاسفانه در کشور ما علاوه بر مخدوش شدن نقش مشاور و گماشتن افراد برکنار شده به سمت مشاور، ممکن است که چنین فردی را به سمت ریاست یک پژوهشگاه منصوب کنند در حالی که کار تحقیق و مدیریت پژوهش کاری جدی است و افرادی که در آنجا هستند باید واقعا اهل کار تحقیق به شکل جدی باشند. خیلی وقتها این نوع برخورد با بخشهای پژوهشی موجب شده تا این بخشها کارکرد اصلی خود را نداشته باشند.
تصمیمات اقتصادی دولت نفود همه افراد است
سرزعیم در خصوص نقش معاون اول رئیس جمهور در تصمیمات اقتصادی دولت نیز بیان کرد: آقای جهانگیری هم مانند سایرین روی تصمیمات دولت اثر دارد و سعی میکند نفوذ خود را داشته باشد. در واقع هر تصمیم برآیند نظر همه افراد دارای نفوذ است. خیلی کودکانه است که فکر کنیم تصمیم گیری در دولت یا حکومت مثل پادگان است و همه دولتمردان مثال سرباز به یک تصمیم تن میدهند. در دولت همه به اشکال مختلف روی فرآیند تصمیم گیری و حتی اجرا اثر میگذارند.