گرفتاری اقتصادِ ما به دلیل تفکر "نیلی" است

عبدی گفت: مشکل اصلی جریان فکری پشت سر کابینه است که به نظر میرسد طرح و برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی کشور ندارد. در چهار سال گذشته دولت برای خروج از رکود طرحهای کلی را اعلام کرد، اما عملا رکود بر جا ماند.
دکتر بیژن عبدی، اقتصاددان در گفتگو با « نود اقتصادی » درباره تفکرات تیم اقتصادی دولت دوازدهم اظهار کرد: مشکل اصلی، جریان فکری پشت سر کابینه است که به نظر میرسد طرح و برنامهای برای حل مشکلات اقتصادی کشور ندارد. در چهار سال گذشته دولت برای خروج از رکود، طرحهای کلی را اعلام کرد، اما عملا رکود بر جا ماند.
وی افزود: در بحث حمایت از تولید به دلیل پابرجا ماندن شرایط رکودی یکی یکی برندهای معروفمان تعطیل شدند. بسیاری از کارخانههای تولیدی با یک سوم ظرفیت فعالیت میکنند. صنایع پتروشیمی، لوازم خانگی، صنایع کاشی و بسیاری از صنایع در شرایط رکودی کامل قرار گرفتند. از طرف دیگر حجم زیادی از کالاهای خارجی وارد کشور شد.
عبدی عنوان کرد: تنها اتفاقی که افتاد تثبیت کم و بیش قیمت ارز بود، که آن هم بیشتر در بازار آزاد بود وگرنه قیمت ارز دولتی افزایش پیدا کرد و تاثیرات تورمی خود را هم گذاشت. درست است که دولت در خصوص تورم تک رقمی آمار میدهد ولی تاثیری در زندگی مردم نداشته و قیمت کالاهای اساسی مورد نیاز مردم و قیمت آب و برق و گاز هر روز رو به افزایش است.
معلوم نیست ما به تفاوت گران شدن آب و برق و گاز به کدام حساب میرود؟
وی عنوان کرد: قبلا دولت گذشته به ازای افزایش آب، برق و گاز به مبلغ یارانه نقدی مردم اضافه میکرد، اما امروز معلوم نیست که ما به تفاوت افزایش قیمتها به کدام حساب میرود؟ هنوز مشخص نیست که از درآمد حاصل از فروش نفت و گاز چه مقدار به داخل کشور بر میگردد! معلوم نیست چه مقدار روابط و تسهیلات بانکی برقرار شد؟
این اقتصاددان خاطرنشان کرد: دولتمردان مدعی هستند که بعد از برجام اکثر روابط بانکی تسهیل شده است در حالی که تجار و صنوف و اعضای اتاق بازرگانی این مسئله را قبول ندارند. در مورد قراردادهای نفتی علی رغم ادعای دولت در خصوص رفع مشکلات این قراردادها همچنان کارشناسان و فعالان صنعت در خصوص تامین منافع ملی در این قراردادها شک دارند.
وجود تیم یک اقتصاددان در کابینه لازم بود
عبدی تصریح کرد: در کابینه دوازدهم هم همان افراد دولت یازدهم سر کار هستند و دو سه اقتصاددان هم که وجودشان میتوانست تا حدودی به اقتصاد ایران کمک کند هم از کابینه خارج شدند. بیشتر افراد عملگرا وارد کابینه شدهاند که برنامه خاصی را ندارند. برخیها میگویند ما تئوریسین نمیخواهیم و مدیر خوب میخواهیم ما هم میگوییم اشکالی ندارد اما مدیر هم باید براساس یک برنامه جلو برود. اما این که اقتصاد باید با کدام نرخ ارز مدیریت شود و یا حجم نقدینگی باید چقدر باشد مسئلهای است که باید یک اقتصاددان در خصوص آن نظر دهد.
وی گفت: افراد خیلی مهم نیستند، مهم جریان فکری پشت سر دولت است. امثال دکتر نیلی از دولت قبل هم در تصمیمات حضور داشتند و قدرت بیشتر در اختیار آنها بود. گاهی اوقات جا به جایی سوری آدمها ما را دچار این شبهه میکند که این افراد در گذشته هیچ قدرتی نداشتند.
این اقتصاددان بیان کرد: از زمانی که بازسازی اقتصادی در دولت اول آقای هاشمی شروع شد امثال آقای نوربخش هم که در حوزه اقتصاد فعالیت میکردند توفیق چندانی نداشتند این جریان فکری در دولتهای آقایان خاتمی و احمدینژاد هم سرکار بود. افراد و چهرهها عوض میشوند اما جریان فکری بازار آزاد است.
تفکر مسعود نیلی در همه دولتهای بعد از جنگ وجود داشت
عبدی خاطرنشان کرد: تنها زرنگی دولت آقای روحانی این است که ناکارآمدی تفکر اقتصاد آزاد را به گردن مسائل سیاسی و افراد انداخته است. برعکس چیزی که دولتمردان القا میکنند به بن بست رسیدن اقتصاد ایران هیچ ربطی به دولت قبل ندارد بلکه این فکر اقتصادی است که بن بست رسیده است تفکری که در همه دولتها وجود داشته است، آقای نیلی، دوستانش و برادرشان در همه دولتها حضور داشتند و این تفکرات را هدایت می کردند.
وی با انتقاد از عملکرد و تفکرات اقتصادی دستیار ویژه رئیس جمهور که به تازگی از سوی وی منصوب شده است به «نود اقتصادی» عنوان کرد: آقای نیلی ادعا میکنند که ما تا 7 سال دیگر از رکود خارج نمیشویم این یعنی در دولت سیزدهم هم رکود وجود دارد آیا با این شیوه میتوان برنامه ریزی کرد؟ با این جریان فکری به خروج از رکود نمیرسیم. دولتمردان فعلی به دولت احمدینژاد انتقاد میکنند که نرخ ارز را تثبیت کرده و یا نرخ سود بانکی را پایین آورده که این به اقتصاد ضرر زده است.
این اقتصاددان گفت: برخیها گفتند نرخ ارز افزایش پیدا کرد و به اقتصاد آسیب زد. در حالی که اینها هم راه حل های اقتصاد نئوکلاسیک است و در همین دولت هم دنبال میشود. در این دولت هم نرخ ارز تثبیت شد. اگر این سیاست خوبی بود چرا به دولت قبل می تاختید.
اگر افزایش نقدینگی بد بود چرا خودتان نقدینگی را چندین برابر بیشتر از احمدینژاد افزایش دادید؟
عبدی بیان کرد: گفتند دولت گذشته نقدینگی را چند برابر کرده است در حالی که نقدینگی در این دولت به بیش از 1300 هزار هزار میلیارد تومان رسیده است. اگر زیاد شدن حجم نقدینگی بد بود چرا خودتان زیاد کردید؟ اگر خوب است چرا ایراد می گرفتید؟ سیاست کاهش نرخ سود بانکی عینا در دولت قبل هم اتفاق افتاده بود و اجرا نشده بود و بعد گفتند چون نرخ سود پایین آمد وامها به سمت تولید نرفت. بعد خودشان هم می خواهند نرخ سود را پایین بیاورند. اگر پایین آوردن نرخ سود بانکی بد بود چرا خودتان می خواهید پایین بیاورید؟