حسین کریم‌خان‌زند، مدیرعامل بیمه نوین-توسـعه اقتصــادی و افزایش ضریب نفوذ بیمه لزوماً هم راستا نیستند، چرا که دانش و فرهنگ آحاد جامعه اثر بیشتری در اقتصاد دارد. همانطور که میدانید علیرغم آنکه طی چند سال اخیر رشد اقتصادی نداشتهایم اما درصدی از رشد ضریب نفوذ بیمه در کشور را شاهد بودیم. این امر ناشی از چند عامل است که یکی از مهمترین آن‌ها افزایش آگاهی و شناخت مردم نسبت به بیمه و خدمات آن طی چند سال اخیر است. علت این تغییر نگاه و شناخت نیز، ورود شرکتهای بیمه خصوصی و رقابتی شدن بازار بیمهای بوده است. با وجود این اما همچنان فاصله ضریب نفوذ بیمه در ایران با کشورهای پیشرفته آنچنان زیاد است که این رشد نمیتواند نشانهای از موفقیت شرکتهای بیمه به شمار آید. برای اینکه بتوانیم به رشد ضریب نفوذ بیمه با ضرب آهنگی متناسب با توسعه جهانی برسیم باید چند نکته مهم را مد نظر قرار دهیم.


 ضرورت ارائه خدمت با کاهش هزینه


ابتدا باید بیش از همه به رویکرد ارائه خدمت با کاهش هزینه تمام شده برای جامعه توجه شود. بخشی از این مسئله نیز به بازنگری قوانین و آئیننامه مربوط است. به عنوان مثال مطالبه حذف بیمه ارزش افزوده از محصولات بیمه‌ای و یا معافیت از مالیات در برخی محصولات بیمه‌ای، نفع اقتصادی را به طور مستقیم شامل حال شرکتهای بیمه نمیکند، این هزینههای مالیاتی و ارزش افزوده متوجه دریافتکننده خدمات و در نتیجه افزایشدهنده هزینه تمام شده برای اوست.
بنابراین تصمیم گیران قوانین این چنینی بهتر است در نظر داشته باشند که بیمه یک کالای مصرفی نیست، بلکه کالای اطمینانی است برای آینده نگری و تضمین واحدهای اجتماعی و اقتصادی کشور و بخشی از عدم رغبت تهیه بیمه در کشور حادثه خیزی مانند ایران قیمت تمام شده برخی بیمه نامه هاست که این امر در نهایت زیانی جدی را متوجه بخش دولتی می‌کند. همانطور که در حوادثی مانند سیل، زلزله و آتش سوزی فراگیر دربازارها و برخی واحدهای صنفی، چشم جبران نه به سوی صنعت بیمه بلکه متوجه و متوقع از دولت است. وجه مهم دیگر در رشد ضریب نفود بیمه خود شرکت‌های بیمه هستند که باید تلاش کنند با رفتار خود فرهنگ و تلقی عمومی را به سویی سوق دهند که درک اجتماعی و باور جامعه در زمان بروز حوادث نسبت به کیفیت و کمیت پرداخت خسارت از سوی شرکت‌های بیمه برآمده از اعتماد و ایفای تعهدات باشد.


توجه به جانشین پروری


رفتار شرکتهای بیمه را نیز نیروی انسانی و سیستمهای ارائه خدمات می‌سازند. عواملی که باید برای آن‌ها با صرف زمان و هزینه سرمایهگذاری کرد و نیروی انسانی را با آموزش کارآمد و زیرساخت‌های سیستم‌های صدور و پرداخت خسارت را نیز در جهت الکترونیکی شدن مجهز ساخت. همچنین نکته‌ای که در تربیت نیروی انسانی صنعت بیمه نباید از آن غافل ماند، توجه به جانشین پروری است. جوانانی که امروز تحصیلکرده بیمه هستند اگر مجالی برای رشد و ترقی نبینند دچار خمودگی خواهند شد. به یاد داشته باشیم که پیشکسوتان بیمه در کنار نوگرایی جوانان است که میتوانند تحول و اتفاقی تازه را اول برای این صنعت و پس از آن برای اقتصاد کشورمان رقم زنند.
نبود نوآوری در ارائه محصولات
اما مسئله دیگر در مورد شرکت‌های بیمه به نگرش آن‌ها در مورد محصولات بیمه بازمیگردد. هر چند اکنون بسیاری از بیمه گران تلاش دارند تا در ارائه بسته‌های محصولی خود، هدف خلق ارزش برای مشتریان را نیز در نظر داشته باشند اما تغییر در این محصولات هنوز از نوآوری به دور بوده است. بسیاری از محصولات بیمه‌ای در میان شرکتهای بیمه هنوز از شرایط و پوششهای یکسانی برخوردارند و تنها قیمت است که میتواند عاملی جهت ایجاد انگیزه برای خرید یک بیمه نامه باشد. عاملی که موجب بی‌اخلاقیهایی مانند نرخ شکنی در صنعت بیمه هم شده است.


ضرورت‌های قابل تامل


همچنین در زمان طراحی و ارائه محصول باید مسئله رضایت و آسایش خاطر، مد نظر قرار گیرد و بخشی از ایجاد مزیت رقابتی در بیمه مدیون همین نکته است، البته در دنیا به عنوان یک بخش استراتژیک در شرکت‌های بیمه روی موضوع مذکور مطالعه و سرمایهگذاری می‌شود. بنابراین تحولی اساسی در فضای طراحی محصولات بیمهای نیاز است. همچنین به نظر میرسد اصول مهمی مانند توجه به نیاز روز بازار، برنامهریزی برای محصولات جدید بیمهای و به دنبال آن ایجاد مزیت رقابتی؛ هنوز جای کافی و روشنی برای خود در اتاق فکر واحدهای بازاریابی و تحقیق و توسعه شرکتها باز نکرده است.  کوتاه کلام آنکه نزدیک شدن صنعت بیمه در کشورمان به معیارهای جهانی و رشد آن نیازمند همدلی قانونگذاران با صنعت بیمه و نیز حرکت در مسیر بلوغ فکری و رفتاری بیمهگران است. باید از شعار دوری جست و به جای تنبلیهای فکری و استفاده از روشهای غیر هوشمندانه، درون را متحول ساخت.