به گزارش «نود اقتصادی» مجید شاکری، تحلیل‌گر مسائل اقتصادی درخصوص عدم رغبت برای سرمایه‌گذاری در بخش‌های اقتصادی  گفت: اگر بخواهیم وارد نشدن نقدینگی به بازارهای اقتصادی در این شرایط را از لحاظ مالی بررسی کنیم باید بگویم که برای سرمایه‌گذاری آن چیزی که دارای اهمیت است بازده نیست؛ بلکه بازده تبدیل‏ شده به ریسک است. در این میان باید توجه داشته باشیم که برخی از بخش‌های اقتصاد خودش را با تورم ناشی از شوک ارزی سال گذشته همراه نکرده و افراد می‌توانند بگویند که بخشی‌هایی وجود دارد که بازده غیرعادی در آن باشد، اما در این صورت به دلیل ریسک و عدم اطمینان که نسبت به آینده وجود دارد، اندازه تورم انتظاری، اندازه نرخ ارز، قدرت خرید خانوارها از میزان تولیدات داخلی و در صورت کلی شرایط پیش‌آمده تا آن زمان باعث می‌شود که سرمایه‌گذاری‌ها را تحت تاثیر قرار دهد و افراد برای سرمایه‌گذاری اقدام نکنند. این ماجرا حتی برای سرمایه‌گذاری‌های اصطلاحا سفته‌بازانه که برای پوشش ریسک‌ها در سال‌های گذشته استفاده می‌شدند هم صدق می‌کند.
وی در ادامه افزود: ما باید توجه داشته باشیم که در شرایط کنونی افراد نمی‌دانند ریسک سرمایه‌گذاری‌شان چه مقدار است به عبارتی دیگر افراد میزان واریانس بازده آتی حول بازده‌ای که به نظرشان مطلوب بوده و یا حتی صفر باشد را هم نمی‌دانند. در این شرایط افراد نمی‌توانند محاسبه‌ای داشته باشند و در این میان متحیر می‌مانند. مهم‌ترین عاملی که باعث شده است در عین شرایط تورمی ما سرمایه‌گذاری مفید یا سفته‌بازی در بازارهای مختلف را نداشته باشیم همین نکته است.
شاکری در بخشی دیگر از سخنانش اظهار کرد: متاسفانه در شرایط تورمی میزان تسهیلات‌دهی بانک‌ها هم افزایش نیافته و دیگر برای بانک‌ها هم دادن تسهیلات به یک ریسک تبدیل شده است.
این تحلیل‌گر اقتصادی از هدایت نقدینگی به بازارهای اقتصادی گفت: ادبیات هدایت کردن نقدینگی به بازارهای اقتصادی وجود دارد و نمی‌توان گفت که ادبیات اشتباهی است. ما یک منظور از هدایت نقدینگی داریم و آن این است که نقدینگی یک طرف ترازنامه بانک‌ها را داریم و در طرفی دیگر این نقدینگی به بخش‌های دیگر تخصیص داده شود. نمونه این امر در گذشته هم رخ داده است. به عبارتی دیگر وقتی بانک‌ترازنامه را می‌بندد در مقابل آن‌طرف ترازنامه را با تسهیلات پر می‌کند.
وی با اشاره به نداشتن استراتژی برای توسعه افزود: ما در شرایط فعلی باید بدانیم مفهوم استراتژی برای توسعه در شرایط تحریم چیست؟ وقتی استراتژی وجود داشته باشد می‌توانیم عرصه‌ها و خدمات مهم را شناسایی کنیم و در آن زمان دولت می‌تواند با پوشش ریسک، نقدینگی را جمع کند و به سمت بخش‌های شناسایی شده هدایت کند. در این میان باید بگویم که این موضوع بسیار مهم است و دولت باید هر چه زودتر وارد این فرآیند شود. تاکید می‌کنم که به دلیل شرایط خاص ایران محدودیت‌هایی وجود دارد.
شاکری از عدم توازن پخش شدن سپرده به بانک‌ها گفت: متاسفانه ما یک عدم توازن جدی میان پخش شدن سپرده‌ها بین بانک‌ها داریم و خیلی اوقات ممکن است برخی از این بانک‌ها به مشکل جدی برخورد کنند و باید در این زمینه فکرهایی شود. با توجه به اینکه ما دارایی ریال‌پایه‌ای را به مردم می‌دهیم باید راهکاری باشد تا سود احتمالی آن با انتظار تورم همسانی داشته باشد. در این شرایط قابل توصیه است که سرمایه‌گذاری ریالی در در بخش‌هایی مانند خطوط راه‌آهن، پتروشیمی‌ها و... باشد که به لحاظ ارزی بازده دارند.
وی مداخله دولت را ضروری دانست و گفت: ما در این شرایط به نقطه‌ای رسیده‌ایم که نیازمند مداخله دولت برای تشکیل سرمایه‌ثابت هستیم. بخشی از منابع لازم برای تشکیل سرمایه‌ ثابت می‌تواند فروش اوراق دولت، نام‌به‌نام کردن سپرده افراد به نام دولت و استفاده از این سپرده برای اجرای بخشی از برنامه توسعه ایران باشد. متاسفانه ما با فرض اینکه تحریم یک امر موقتی است توسعه را ترک کرده‌ایم. چراکه استراتژی وجود ندارد، برنامه‌ای به هم پیوسته و فهرستی از پروژه‌ها که بتوانیم آن را با سرمایه‌گذاری عمومی تامین مالی کنیم نداریم و نتیجه این شرایط این می‌شود که افراد عملا برای هرگونه فعالیت اقتصادی دست نگه‌دارند تا ببینند که زمان چه تصویری را برای آنها از آینده بازارها نشان می‌دهد. به عبارتی دیگر منتظر می‌مانند تا زمان یک‌سری ریسک‌ها را خنثی کند. اما اینگونه زمان را از دست دادن تبعات بسیاری را به دنبال خواهد داشت.