به گزارش «نود اقتصادی» توان مصرفکننده برای خرید کالاهای اساسی بهشدت تنزل یافته و کاهش اعداد و ارقام تورمی نمیتواند به معنای بهبود معیشت مردم باشد. دبیر انجمن برنج ایران در این باره میگوید: «وضعیت بد اقتصادی خرید برنج در خانوادههای ایرانی را کاهش داده است»، این یعنی چندان نمیتوان به آمارها خوشبین بود.
مردم به سمت برنج ارزانتر میروند!
جمیل علیزاده شایق از شرایط موجود گلایه دارد و بر این مساله تاکید میکند که «وضعیت اقتصادی خانوادههای ایرانی سال به سال بدتر شده است، تا جایی که همه به سمت برنج ارزانتر میروند.»
آنطور که فعالان این عرصه میگویند برنج ایرانی روی دستشان مانده، زیرا هر خانوار در گذشته دستکم 200 تا 300 کیلوگرم برنج خریداری میکرد اما امروز به علت کاهش قدرت خریدخانوارهای ایرانی ، هر خانواده بین 20 تا 30 کیلوگرم برنج خریداری میکند.
دبیر انجمن برنج بر این باور است که قدرت خرید مردم بهشدت بر موضوع کاهش تقاضا تاثیر داشته است و در حال حاضر باید برای برنج مازاد ایرانی چارهای اندیشید.
مطابق بررسیهای انجام شده، سالیان پیشین چیزی بالغ بر دو میلیون تن از این محصول در داخل کشور تولید میشد اما سرانه مصرف برنج آنقدر بالا بود که مسئولان چارهای جز این نداشتند که تحت هر شرایطی دهها هزار تن از این کالای پرمصرف را وارد کشور کنند بلکه بتوانند تقاضای مردم را برآورند.
دادههای آماری نشان میدهد در گذشته مصرف برنج ایرانیها چهار برابر میانگین جهانی بوده است. بر این اساس در سبد خانوارها سرانه مصرف هر نفر حدود 40 کیلوگرم برنج تخمین زده میشود، مسالهای که این روزها به علت عدم تناسب میان درآمد و هزینهها شکل دیگری به خود گرفته و بسیاری از خانوارهای ایرانی برای مدیریت هزینههای خود تصمیم گرفتهاند برنج ارزانتر خارجی مصرف کنند؛ موضوعی که داد شالیکاران را درآورده است. علی عابد چافی از جمله کشاورزانی است که چندی پیش این موضوع را در حضور وزیر جهاد کشاورزی مطرح کرده و گفته بود: «چرا امسال دو برابر نیاز کشور برنج وارد شده؟ چرا باید برنج درجه یک ایرانی روی دست کشاورزان ایرانی بماند؟»
اگرچه محمود حجتی در پاسخ به کشاورز سعی کرد به جای پاسخگویی به این کشاورز با مزاح و شوخی از کنار بحث واردات بگذرد، باید پذیرفت که خواه ناخواه وقتی توان خرید و درآمد مصرفکننده کششلازم را نداشته باشد آنگاه چه واردات برنج خارجی و ارزان انجام بگیرد و چه نگیرد باز هم تفاوتی در اصل ماجرا نمیکند، چراکه مردم پول خرید برنج ایرانی را ندارند و خلاص.
مسیح کشاورز، دبیر انجمن واردکنندگان برنج ایران با تایید این مطلب صراحتا میگوید: «تاجران پولشان را از سر راه نیاوردهاند تا برنج زیاد بیاورند و در انبار بگذارند. بیتردید برنجهای وارداتی مصرف میشود و طبعا اگر برنج خارجی هم گران شود باز مردم توان خریدش را ندارند.»
قیمت برنج ایرانی ۳ برابر قیمت جهانی
کشاورز عنوان کرد: «برنج دومین کالای استراتژیک کشورمان است که قیمت آن تقریبا سه برابر قیمت جهانی است و تعداد افرادی که میتوانند آن را خریداری کنند، محدود است و شاید تنها 30 تا 40 درصد از جامعه متوسط رو به بالای کشور بتوانند برنج ایرانی تهیه و مصرف کنند.»
وی با اشاره به اینکه امسال حدود یک میلیون و 200 هزار تن تا یک میلیون و 300 هزار تن برنج در کشور تولید شده، افزود: «ما هر قدر هم تولید کنیم، خریداران بیش از مصرف خود نمیتوانند این محصول را تهیه کنند و از طرف دیگر آن کسانی هم که به لحاظ معیشتی در تنگنا هستند نمیتوانند سهمی در خرید برنج ایرانی داشته باشند، به همین علت برنج خارجی خریداری میکنند.»
اما در این میان کارشناسان معتقدند: «تدوین سیاستهای غلط در عرصه اقتصاد باعث شده برخی کالاهای اساسی از سبد مصرف خانوارها حذف یا نمونه خارجی آن مصرف شود و این درست همان چیزی است که به مذاق تولیدکننده خوش نمیآید. حتی در اغلب موارد پای دوگانگی و تناقض در سیاستهای دولت به میان میآید و مثل روز روشن است که همان هدفگذاریهای اشتباه باعث شده، مصرفکننده ظرفیت و توان لازم برای خرید برنج ایرانی را نداشته باشد و در مقابل تولیدکننده متضرر شود.»
دبیر انجمن واردکنندگان برنج ایران با انتقاد از برخی سیاستگذاریهای اشتباه، به «فرهیختگان» میگوید: «دولت اگر میخواهد کشاورزی ما با توجه به وضعیت آب و مسائل جوی به حیات خود ادامه بدهد باید از تولیدکنندگان حمایتهای اصولی انجام داده و کمک کند تا قیمت تمامشده این محصول پایین بیاید، در غیر این صورت با قیمت تمامشده فعلی، شرایط به همین روال ادامه خواهد داشت.»
وی تصریح کرد: «مگر اینکه دولت مردم را مجبور کرده و با ایجاد ممنوعیت آنها را به سمتی ببرد که هیچ چارهای جز خرید برنج ایرانی نداشته باشند اما با این وجود باز هم بازار رونق پیدا نمیکند و نمیتوان این قبیل اقدامات را حمایتهای اصولی دانست.»
مردم به دنبال محصول ارزان
کشاورز بر این باور است که وقتی اقشار ضعیف و نزدیک به متوسط جامعه از برنج استفاده میکنند، برای تهیه این محصول سراغ برنجی با کیفیت خوب و قیمت مناسب میروند و طبیعتا برنج خارجی را به خاطر ارزان بودن، خریداری میکنند.
انگار پای معیشت مردم آنقدر لنگ میزند که دیگر نمیتوانند به برنج ایرانی فکر کنند و ترجیح میدهند ارزانترین گزینه یعنی برنج خارجی را انتخاب کنند اما بهراستی چرا باید شرایط این گونه رقم بخورد؟ کجای کار اشتباه است؟ آیا دستهایی در پشت پرده مشغولند و از اینکه 12 میلیون نفر، زیر خط فقر مطلق به سر میبرند و عدهای دیگر با درآمد محدود نمیتوانند به کالاهای اساسی فکر کنند و به عبارت بسیار سادهتر از اینکه برنج ایرانی روی دست شالیکار میماند، سود میبرند؟
دبیر انجمن واردکنندگان برنج ایران با ابراز گلایهمندی از وضع موجود، معتقد است: «دولت از یک سو واردات را برای بخش خصوصی ممنوع میکند تا قیمت برنج خارجی بالا برود و به نرخ برنج ایرانی نزدیک شود و از سوی دیگر هفته پیش 30 هزار تن برنج خارجی توسط شرکت بازرگانی خریداری شده است. سوال اینجاست که چرا همین میزان را برنج ایرانی تهیه نکردند، آیا دولت پول ندارد؟» وی افزود: «اتفاقا دولت باید به کشاورزان کمک کند و محصول آنها را بخرد تا در انبارها نماند. 30 هزار تن عدد کمی نیست. چند تن از این 30 هزار تنها را شرکت بازرگانی دولتی از خارج از کشور میخرد درحالی که برای بخش خصوصی ممنوعیت ایجاد میکنند.»
کشاورز با تاکید بر اینکه آنها میتوانند برای ذخیره احتیاطی از داخل برنج خریداری و بعد با قیمت مناسب عرضه کنند، افزود: «چه اشکال دارد که با این اقدام در سبد خانوارها، برنج ایرانی را به جای برنج خارجی عرضه کنند. جالب است که این مسائل برای بخش خصوصی ممنوع است ولی بخش دولتی برای خرید و عرضه به بازار تحت عنوان سبد کالا برنج خارجی به مردم میدهد.»
اما اگر از سیاستگذاری دولت و نقدهایی که به آن وارد است، بگذریم به این نتیجه میرسیم که برنج ایرانی برای ساکنان طبقه پایین جامعه نیست و اتفاقا همه فعالان این عرصه هم یکصدا بر این مساله اتفاق نظر دارند.
برنج ایرانی برای طبقه متوسط رو به بالاست
رئیس انجمن واردکنندگان برنج میگوید: «برنج ایرانی برای قشر متوسط به بالای جامعه است و آنها سه دهک را دربر میگیرند. از آن سو قشر متوسط و رو به پایین جامعه روزبهروز بر تعدادش افزوده میشود و حجم گسترده این اقشار میطلبد برنج ارزان قیمت مصرف کنند.»
مرتضی شاهحسینی، نایبرئیس انجمن واردکنندگان برنج نیز در پاسخ به این سوال که آیا برنج ایرانی به خاطر وضعیت معیشتی مردم روی دست مانده، میگوید: «پیش از این گفتم که برنج ایرانی همیشه برای طبقه متوسط رو به بالاست و از طرف دیگر یک میلیون و 200 تا یک میلیون و 300 هزار تن واردات برنج خارجی است که در طول یک سال فروش میرود. آن وقت ما توقع داریم برنج ایرانی را ظرف دو تا سه ماه بفروشیم؟»
وی تاکید کرد: «ارزانترین برنج ایرانی زیر 6 هزار تومان پیدا نمیشود. اگر هم باشد با خارجی قاطی شده است، این مساله را هم در نظر بگیرید که دو میلیون تن برنج تولید شده است. مگر دهکهای بالای جامعه چقدر مصرف دارند که ما انتظار داریم این میزان در عرض دو یا سه ماه به فروش برسد؟»
شاهحسینی مساله به فروش نرفتن برنج ایرانی را سیاستی غلط دانست و عنوان کرد: «قاعده این است که هرسال برنج ایرانی گران میشود، سال بعد دچار افت رکود خواهد شد و این افت رکود هم به خاطر این است که در بازار اعلام میکنند برنج ما را نمیخرند و روی دستمان مانده است. در واقع خودشان این بار روانی را روی دوش جامعه انداختهاند.»
وی تاکید کرد: «مردم خیالشان راحت است، برنج گران نخواهد شد و مطابق حداقل نیاز مصرفشان میخرند اما دستاندرکاران و فعالان این عرصه دستبردار نیستند و برای اینکه برنج خارجی را تخطئه کنند، این حرفها را میزنند، در صورتی که این امر بار روانی منفی را روی برنج ایرانی میگذارد.»
وی با طرح این پرسش که آیا ما توقع داریم ظرف دو تا سه ماه برنجمان را بفروشیم، گفت: «این شدنی نیست که دو میلیون تن برنج خیلی زود به فروش برسد. طبیعی است که وقتی تورم بالا میرود، قدرت خرید مردم پایین میآید. ضمن اینکه امسال نسبت به پارسال قدرت خرید مردم پایینتر است و مردم نمیتوانند خود را با گرانی تطبیق دهند، برای همین اگر قیمتها منطقیتر شود، میتوانند مشتریان خود را به دست بیاورند.»
البته در این بین برخی فعالان این عرصه چون نایبرئیس انجمن برنج ایران اعتقادی به این مساله که برنج ایرانی گران است، ندارند.
علی اکبریان میگوید: «برنج خارجی از ایرانی ارزانتر نیست و این محصول دارای رقمهای زیادی است. برنج طارم را در حال حاضر از گیلان، مازندران و گلستان 10 هزار و 500 تومان هم میتوان خرید.»
ارتباط نخریدن برنج با تنگناهای مالی
وی مانند سایر صاحبنظران پای درآمد و مسائل مالی مردم را به میان کشیده و تصریح کرد: «مصرف برنج ایرانی و خارجی یا مصرف نکردن آنها به توان مالی مردم بستگی دارد.»
وی بر این اعتقاد است که سال به سال مصرف برنج در میان خانوادههای ایرانی کمتر میشود، زیرا فرهنگ مصرفی مردم تغییر کرده است. در گذشته مازندرانیها صبح و شب برنج میخوردند اما در حال حاضر یک وعده برنج میخورند، بنابراین مساله تنگناهای مالی را نباید نادیده گرفت.
با همه حرف و حدیثهایی که صورت گرفت، میتوان استنباط کرد برنج بهعنوان یک کالا در سبد خانوارها تا وقتی کالای اساسی است که درآمد خانوادهها برای خرید آن کفاف بدهد، چراکه وقتی مردم پولی برای خرید برنج نداشته باشند، برنج نمیخورند. شاید بهتر است بگوییم همیشه داشتن یا نداشتن پول و قدرت خرید مساله اصلی در خرید است و نباید صورت مساله را پاک کرد.