دکتر اصغر بالسینی، اقتصاددان و مدرس دانشگاه:: پس از کش و قوس‌های فراوان و تأیید و تکذیب‌های مکرر نهایتا دولت تصمیم به افزایش قیمت بنزین گرفت. اینکه اتخاذ این تصمیم و اجرای آن توسط دولتی که به اذعان خود حامیان سیاسی دولت در پایین ترین سطح مقبولیت و کارآمدی قرار دارد چگونه می‌تواند منافع عموم مردم را تامین کند مورد بحث این نوشتار نیست و بحث جداگانه‌ای می‌طلبد. سخن جایی است که متاسفانه در یک ساده سازی مکانیکی و در خوش بینانه ترین حالت از روی ناآگاهی ادعا می‌شود که آثار تورمی این افزایش قیمت نباید گسترده باشد. ادعای محدود بودن تورم ناشی از شوک قیمتی به 4 واحد درصد و یا اینکه چون گازوییل گران نشده پس قیمت‌ها ثابت خواهد ماند از آن جمله ادعاهاست که در این مدت کوتاه مطرح شده است. ظاهرا قرار نیست از تجربه‌های گران سنگ چند دهه اخیر درس گرفته شود و حتی ظاهرا حافظه تاریخی دولتمردان به تحولات سال 97 هم قد نمی‌دهد. ادعای محدود بودن آثار تورمی قیمت‌ها پس از شوک قیمتی بنزین به همان میزان علمی و دقیق است که سال گذشته ادعا میشد چون ارز 4200 تومانی به برخی کالاها تخصیص می‌یابد نباید قیمت‌ها افزایش یابد. اما قیمت‌ها افزایش یافت چون منطق بازار در ایران متفاوت از آن چیزی است که در ذهن دولتمردان می‌گذرد. دراین باره چند نکته قابل طرح است:


1_دراقتصاد ایران قدرت قیمت گذاری عوامل اقتصادی به خاطر بازارهای ناقص و وجود بخش نامولد بسیار قدرتمند و وحشتناک فوق العاده بالاست و این یعنی ضریب چند برابری اثرات سیاست‌های اقتصادی
2_برخی قیمت‌ها دراقتصاد اصطلاحا قیمت‌های کلیدی هستند یعنی به دلیل معیار بودن در اذهان مردم قیمت‌های دیگر با آن سنجیده می‌شوند ولذا اثار مترتب بر آنها فراتر از قیمت‌های جزئی است
3_قاعده ظروف مرتبطه در اقتصاد و قیمت‌های نسبی در اقتصاد به معنای کشاندن سطح قیمت‌ها به سطوحی بالاتر از طریق رشد قیمت متغیرهای کلیدی است.
4_تجربه ناموفق هدفمندی در دولت آقای روحانی و کسب بیش از 140 هزار میلیارد تومان درآمد سالیانه از محل هدفمندی و اختصاص فقط  40 هزار میلیارد تومان از آن به یارانه نقدی مردم کاملا موجب بدبینی به هدف دولت از تغیرات قیمتی اخیر شده است. یعنی ادعای محدود کردن مصرف و صرفه جویی پوششی است برای هدف اصلی یعنی درآمد زایی برای جبران کسری بودجه.
5_دولت جناب روحانی و وزیر نفت، با حذف کارت سوخت به بهانه‌های مختلف و با محاسبه ارز دولتی، 34 هزار میلیارد تومان در این 7 ساله به اقتصاد ایران زیان وارد کرده است. چگونه می‌توان به دولتی با این مدیریت زیان آور برای مدیریت طرحهای کلان اعتماد کرد؟
6- متاسفانه باید اذعان کرد اقتصاد ایران هنوز از دام بحران ارزی سال 97 رهایی نیافته و لذا می‌توان تصور کرد با شوک جدید قیمتی سالها در دام رکود تورمی باقی بماند