«نود اقتصادی»- مصطفی نصر اصفهانی تحلیلگر مسائل اقتصادی:

*تذکر: کلیه حقوق و مسئولیت‌های نوشته به نگارنده بازمی‌گردد.

برخلاف دیگر علومی که پسوند اسلامی به خود می‌گیرند، پذیرش وجود دانشی به نام روانشناسی اسلامی چندان سخت نیست. این دانش، صراحتا در قرآن ریشه دارد.

در روانشناسی اسلامی که تحت عنوان «علم‌النفس» هم از آن یاد می‌شود، سه نوع نفس یا خود(خویشتن) در نظر گرفته می‌شود. این سه نوع خویشتن عبارتند از 1-نفس امّاره، 2-نفس لوّامه و 3-نفس مطمئنه.

نفس امّاره همان است که زیاد و شدید دستور می‌دهد(امر می‌کند). وسوسه‌های درونی را می‌توان به این نفس نسبت داد.

نفس لوّامه کارش ایجاد احساس عذاب وجدان است. احساس حسرت و... ریشه در این نفس دارد.

نفس مطمئنه همان است که با اطمینان و آرامش بلندمدت همراه است.


بطور مشابه با مدل سه-خویشتنی(Triple-self) که در روانشناسی اسلامی مورد استفاده قرار می‌گیرد، در اقتصاد رفتاری مدل دو-خویشتنی(Dual-self) اولین بار در مقاله مشترک تیلر و شفرین(1981) مطرح شد.

در این مدل، یک خویشتنِ بلندمدت(Long-run self) و عاقبتت‌اندیش وجود دارد و یک خویشتنِ کوتاه‌مدت(Short-run Self). تیلر و شفرین اولی را «برنامه‌ریز»(Planner) نامگذاری کردند و دومی را «انجام‌دهنده»(Doer).

با استفاده از این مدل خویشتنِ دوگانه، تیلر و شفرین اقدام به تبیین پدیده «رجحان‌های ناسازگار»(Inconsistent Preferences) می‌کنند. پیش از آن در اقتصاد فرض می‌شد که افراد رجحان‌های معین و ثابتی دارند در حالی که مشاهدات تجربی این مسئله را تأیید نمی‌کند و یا حداقل با آنچه در اقتصادکلاسیک فرض می‌شود در تضاد است.

حال اگر موضوع «اقتصاد رفتاری اسلامی» را مطالعه رفتار مسلمانان و اثرات ایشان بر پدیده‌های اقتصاد تعریف کنیم، آنگاه می‌توان در چارچوب ادبیات موجود در اقتصاد رفتاری تغییرات در سه عنصر خودِکوتاه‌مدت، خودِبلندمدت و قواعد رفتاری را مبنای توسعه اقتصادرفتاری اسلامی قرار داد. مثلا آموزه‌های دینی براحتی آنچه که خودِ برنامه‌ریز ترجیح می‌دهد را تغییر می‌دهد. ممکن است دنیای دیگر را وارد محاسبات فرد کند و... .

روش دیگری که می‌توان از روانشناسی اسلامی در بسط اقتصاد رفتاری اسلامی استفاده کرد، عبور از مدل خویشتنِ دوگانه و جایگزینی آن با مدل خویشتنِ سه‌گانه(استفاده از رهیافت روانشناسی اسلامی) است.

مسلما می‌توان روی مبانی فلسفی این نقشه راه تعمق بسیار کرد ولی همزمان دو مسیر فوق بصورت عملیاتی قابل پیشنهاد هستند.

پ.ن.: با خواندن تنها دو مقاله زیر می‌توانید به فهم خوبی در رابطه با اهمیت مدل خویشتنِ دوگانه پی‌ببرید:
1-Samuelson, P. A. (1948). Consumption theory in terms of revealed preference. Economica, 15(60), 243-253.‏
2-Thaler, R. H., & Shefrin, H. M. (1981). An economic theory of self-control. Journal of political Economy, 89(2), 392-406.